ریشه‌های انشعاب در سلفی گری معاصر

0

بازدیدها: 6

 

ریشه تنوع در جریان سلفی گری معاصر با وجود مبانی مشترک بین همه آنان، به چهار عامل بازمی‌گردد. سیاست، عقيده و روش ها و تاکتیک ها از جمله آن عوامل است.

جریان های سلفی با وجود مبانی مشترک، دارای تنوع و گوناگونی هستند. عواملی که در ایجاد اختلاف های دورنی جریان سلفی موثر بوده و در اینجا مورد بررسی واقع می شوند، عبارتند از: 1. سیاست 2. عقیده 3. ورود اندیشه های اعتقادی- انقلابی 4. روش.

سیاست

سلفی گری در گذشته صرفا در حوزه عقاید مطرح بود، اما امروزه در قلمرو سیاست نیز به همان اندازه حضور دارد. هرچند ورود سلفی گری در حوزه سیاست، به همکاری میان محمد بن عبدالوهاب و آل سعود و تقسیم ساده قدرت سیاسی و قدرت دینی میان آنان باز می گردد، اما باید توجه داشت که نوع سیاست در دوران معاصر، با دوره قبل متفاوت است و با پیچیده شدن روابط از یک طرف و ورود نظریه های جدید بنیادگرایی از طرفی دیگر، سلفی گری در حوزه سیاست در شرایط جدیدی قرار گرفته است.

به طور خلاصه وضعیت سیاسی سلفی گری در عصر حاضر، معلول علت های زیر است:

الف) بیداری اسلامی: جهان اسلام از دهه هفتاد وارد مرحله جدیدی از بیداری اسلامی شده است. این جریان از یکی دو قرن گذشته آغاز و موجب خیزش و بیداری مجدد مسلمانان پس از قرن ها عقب افتادگی شده است. بیداری اسلامی زمینه های هویت بخشی، بازگشت به ارزش های اسلامی و ورود سیاست به دنیای مسلمانان را فراهم کرده است.

 

جریان سلفی گری در پی هدایت بیداری اسلامی است و به شدت می کوشد آن را در راستای دیدگاههای افراطی خود پیش ببرد. به همین علت است که از بیداری اسلامی گاه به شمشیر دولبه تعبیر می شود. اگر هدایت بیداری اسلامی در دست اندیشمندان جهان اسلام قرار گیرد، موجب عزت و اقتدار اسلامی خواهد شد و اگر در دست سلفيان افتد، به بنیادگرایی و فرقه گرایی افراطی خواهد انجامید.

ب) انقلاب اسلامی ایران:

انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در روند بیداری اسلامی در جهان اسلام بود و برجنبش های اسلامی تأثیر مستقیم داشت. جریان سلفی گری برای محدود کردن دامنه تأثیرات انقلاب اسلامی بر دیگر کشورهای اسلامی تلاش بسیاری انجام داد. آنان انقلاب ایران را یک انقلاب رادیکال شیعی معرفی کردند؛ انقلابی که می کوشد شیعه را در سراسر جهان گسترش دهد و با همه اهل سنت دشمن است. این تبلیغات در پی آن بود که اهل سنت را ضد انقلاب اسلامی تحریک کرده، دشمنی واحد در برابر انقلاب اسلامی به وجود آورد. به همین علت، بسیاری از گروه های سلفی پس از انقلاب اسلامی شکل گرفتند.

ج) استفاده ابزاری امریکا از سلفی گری:

دهه هفتاد میلادی، دوران رویارویی بلوک شرق و غرب بود و حمله شوروی به افغانستان ، سرفصل جدیدی از درگیری های دو بلوک را به وجود آورد. غرب این حمله را گسترش کمونیسم در منطقه شبه قاره و خاورمیانه تلقی می کرد. عربستان سعودی و دیگر کشورها که با سلفی های تندرو مشکل داشتند، جنگ میان افغان ها و شوروی را جنگ اسلام و کفر خواندند و زمینه اعزام آنان را به افغانستان فراهم کردند.

امریکا که نگران زیاده خواهی های کمونیست ها در منطقه بود، از این نیروها بیشترین بهره را برد و با کمک سازمان اطلاعات پاکستان تجهیزات پیشرفته ای در اختیار آنان قرار داد تا به نیابت از آمریکا با ارتش کمونیست بجنگند. این گروه های افراطی پس از پایان جنگ شوروی، به جای مبارزه با دشمن اصلی مسلمانان، در گرداب فرقه گرایی و مسلمان کشی فرو رفتند.

د) اندیشه های جدید سیاسی سلفیه:

سلفی گری معاصر، اگرچه در اندیشه های ابن تیمیه ریشه دارند ولی رد پای آنان را در نظریه های جدید سیاسی می توان جست وجو کرد. سلفی ها از نظر مدل حکومت، قائل به نهاد خلافت هستند و در دوره کنونی از اندیشه برخی چهره ها همانند رشید رضا و دیگران تأثیر پذیرفته اند.

البته نباید فراموش کرد که سلفی ها نه تنها بدعت هایی در مبانی اعتقادی اسلامی به وجود آوردند، بلکه با تحریف دیدگاه برخی از اندیشمندان، به آنان نیز جفا کردند. اندیشه کسانی همانند سید ابوالاعلی مودودی، سید قطب، محمد قطب وعبد السلام فرج، و اندیشه گروه هایی مانند اخوان المسلمين، جماعه جهاد مصر، جهاد در افغانستان. اگرچه آنان در تکوین ساختاری سلفی گری معاصر نقش ویژه ای داشته اند، اما سلفی ها قرائتی مخالف با اصل دیدگاه های ایشان ارائه کردند.

نکته دیگر اینکه سلفی گری، به اجبار از برخی اندیشه های مدرن در حوزه سیاست نیز تأثیر پذیرفته است؛ مسائلی مانند حد و مرز حضور در سیاست، چگونگی تعامل با دولت، موضع گیری در برابر مخالفان (مذاهب دیگر و غیرمسلمانان)، تفکیک قوا و شورا محوری. مثلا برخی از سلفی ها اطاعت از حاکم را تا هنگامی که حاکم اسلامی به طور رسمی اظهار کفر نکرده باشد لازم می شمارند، در حالی که برخی دیگر معتقد به مبارزه با حاكم جائر هستند. به طور نمونه می توان به جریان جامیه و اخوانی اشاره کرد به این صورت که گرایش «جامیه» در وهابیت کاملا از دولت فرمانبری می کند، ولی جریان «اخوانیِ» شاخه سید قطب، همه کشورهای اسلامی را جامعه جاهلی می داند و جهاد علیه حکومت ها را وظیفه همگان می داند.

عقیده

شاید بتوان گفت محور کانونی تفکر سلفی در حوزه عقاید، با قرائت آنان از توحید و شرک و ایمان و کفر، گره خورده است. مهم ترین ویژگی تفکر اعتقادی سلفی، نوع نگاه آنان به دو مفهوم توحید و ایمان است. در گرایش های مختلف سلفيه، نوع تمرکز بر این مفاهیم و زاویه دید جریان های سلفی متفاوت است؛ برای نمونه در حالی که جریان سلفی جهادی، بر توحید در حاکمیت تأکید دارد و نقطه ثقل توحید را این مفهوم می داند، سلفيه تکفیری بر توحید عبادی و قرائت خاص خود از این بخش از توحید تأکید می کند و سلفیه تکفیری -جهادی نگاه افراطی به هر دو جنبه دارد.

ورود اندیشه های اعتقادی – انقلابی

جهان اسلام همواره شاهد حضور شخصیت هایی بوده است که تأثیرات عمیقی بر اندیشه های مسلمانان گذاشته اند. سلفيه نیز از ورود چنین اندیشه هایی بی نصیب نبوده است. رشد و گسترش تفکرات شخصیت هایی همانند سلیمان بن عبدالوهاب در عصر محمد بن عبدالوهاب و اندیشه های شخصیت هایی همانند سید ابوالاعلی مودودی، علی عبدالرزاق، سید جمال الدين اسدآبادی و علامه اقبال منشا تغییرات عمده ای در این اندیشه شده است .

 

در میان این اندیشمندان شاید اندیشه های سید قطب و پس از وی برادرش محمد قطب، بیش از سایرین بر سلفيه تأثیر داشته و جریان های خلف و ناخلفی را پدید آورده است؛ به این معنا که برخی به دیدگاه های وی وفادار مانده و شاگردان صادقی برای وی بودند و برخی با انحراف در اندیشه های وی به دامن تکفیر و فرقه گرایی افراطی افتاده اند. جدای از اندیشه های سید قطب و برادرش، انتشار اندیشه های متعارض محمد غزالی و رمضان البوطی، بیشترین تأثیر را در تقسیم سلفیه به جریان های مختلف در سال های اخیر داشته است.

روش

گاهی دو جریان سلفی از نظر عقاید و حتی مواضع سیاسی با یکدیگر مشابه اند، اما از نظر روش رسیدن به هدف ها با یکدیگر تفاوت دارند؛ برای نمونه در حالی که شاخه جمعیت العلمای اسلام (که پیرو مکتب دیوبند است) برای پیشبرد هدف های خود از روش های متداول سیاسی استفاده می کند و می کوشد در فضای سیاسی حضور فعالی داشته باشد و از این راه به خواسته های خود برسد، گروهی مانند سپاه صحابه با همان نگرش های اعتقادی، روش ترور و خشونت را برای پیشبرد هدف های خود به کار می گیرد. همچنین در حالی که جریان های نوگرای وهابی برای پیشبرد هدف های خود از روش تبلیغی استفاده می کنند، جریان های افراطی روش خشونت آمیز و کمک به گروه های خشونت گرا را در پیش گرفته اند.

 

منبع : کتاب «تاثیرات سلفی گری بر جهان اسلام؛ راهبردها و راهکارهای مقابله با آن» استاد سید مهدی علیزاده موسوی.

 

انتهای پیام

منبع: الوهابیه