سابلیمینال و محرک‌های زیر آستانه ای در شبه معنویت های نوین

سابلیمینال
۰

بازدیدها: ۹

محرک های زیر آستانه ای که با نام سابلیمینال ور شده‌اند پدیده‌ای اثبات نشده در حوزه تبلیغات و بازاریابی بوده و اصرار می شود با پدیده تلقین همگام معرفی شود پس از فراگیری موج سابلیمینال در جوامع غربی تحقیقات جدیدی بر روی این پدیده صورت گرفت و در نهایت اثبات شد که سابلیمینال صرفاً یک تئوری توطئه و حقه بازاری است.

امروزه برخی افراد جریان های معنویت گرایی نوظهور مخاطبان خود را با آموزش هایی درباره سابلیمینال جذب پول سابلیمینال توسعه فردی زیبایی ذهنی و تحصیلی لاغری سرگرم می کنند و از این طریق درآمدهای زیادی دارند.

مفهوم سابلیمینال (subliminal stimuli) به محرک های صوتی گفته می‌شود که با فرکانس کمتر از ۲۰ وجود دارد. و به صورت معمول قابل شنیدن نیستند. برای فهم دقیق ترین مفهوم و نیز مباحث مربوط به آن نیاز به بیان مطالبی که در ادامه خواهید خواند.

ما انسانها برای شنیدن اصوات و دیده شدن اشیا با محدودیت هایی مواجه هستیم و در هر دو حوزه توان درک محدودی داریم. برای مثال بسامد شنیداری ما بین ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز است. امواج صوتی با فرکانس کمتر از ۲۰ و بیشتر از ۲۰ هزار هرتز برای ما قابل شنیدن نیستند. محدودیتهایی دیداری ما نیز این گونه است. در طول موج طیف مرئی برای ما میان ۳۸۰ تا ۷۴۰ نانومتر و بسامد آنها بین ۴۳۰ تا ۷۷۰ تراهرتز است. بنابراین بخش زیادی از طیف الکترومغناطیسی برای ما قابل دیدن نیست.

مفهوم ادراک زیر آستانه‌ای

این اعداد محدوده قلمرو ادراکات سمعی و بصری ما را نشان می‌دهد. امواجی که خارج از این محدوده باشند محرک زیرآستانه‌ای یا فرا آستانه‌ای هستند. یعنی در آستانه ادراکات ما نمی گنجند.

مفهوم ادراک زیر آستانه‌ای از این جهت مورد توجه قرار گرفته است که ادعا می شود اندیشه، احساسات و رفتار ما از محرک‌های زیر آستانه‌ای اثر می پذیرد. اگرچه شخص نسبت به این محرک‌ها آگاهی ندارد ولی مغز و افکار ما از آنها متاثر می‌شوند. در صنعت تبلیغات و آگاهی سازی ادعا شده که محرک های زیر آستانه‌ای خریداران را تحریک می کند تا ناآگاهانه کالای مورد نظر را بخرند. این ادعا جنجال‌های گسترده ای را درباره سلطه شرکت‌های سرمایه داری بر آزادی اراده شهروندان برانگیخت.

تبلیغات مربوط به محرک های زیر آستانه‌ای به دو شکل به کار گرفته می‌شوند. یک، دیداری؛ به این صورت که عکس‌های مورد نظر را در فریم‌های فیلم پنهان می‌کنند. این تصاویر زودتر از دریافت بیننده از جلوی چشمش عبور می کند. یا اینکه به صورت نهانی در نگاره‌ای گنجانده شده‌اند. ادعا می‌شود اینگونه تصاویر در ناخودآگاه بیننده تاثیر می‌گذارد. دو، شنیداری؛ به صورت برگردان صدا (Reversing) که قبل از ضبط شده و با بلندایی آرام‌تر از آستانه شنوایی به صورت معکوس پخش می‌شود. در مورد این پیام‌ها و اصوات نیز ادعا می‌شود در ناخودآگاه شنونده تاثیر می گذارند.

همانطور که بیان شد به امواج صوتی که با فرکانس کمتر از ۲۰ وجود دارد محرک سابلیمینال گفته می‌شود. دو روش اصلی برای نوع شنیداری پیام‌های سابلیمینال عبارتند از پیام‌های پنهان که به صورت مجزا تولید می‌شود. و پیام‌های ساکت یا سایلنت که در این موارد هیچ صدایی پخش نشده و تنها تغییر فرکانس هدف پیام را القا می‌کند.

انجام آزمایش های اثبات نشده

دکتر «ای.و‌ اسکریپچر» (Edward wheeler Scripture) مدیر آزمایشگاه بخش روانشناسی دانشگاه ییل در سال ۱۸۹۷ کتابی با نام روانشناسی نوین منتشر کرد. در این کتاب برای نخستین بار به تشریح بنیادی پیامهای زیر آستانه ای پرداخت. از آن پس در مورد توانمندی پدیده ادراک زیر آستانه ای ادعاهای بسیاری شنیده شد. که شاید شناخته شده ترین آنها در سال ۱۹۵۷ از سوی جیمز بیکاری مطرح گردید. او مدعی شد که در طول یک دوره ۶ هفته ای به ۴۵۶۹۹ مشتری در سینمایی واقع در فورت لی نیوجرسی در میان فیلم «پیکنیک» ۲ پیام تبلیغاتی نشان داده شده بود.

«گرسنه اید؟ پاپ کورن بخورید» و «کوکاکولا بنوشید». به گفته او در هر ۵ ثانیه یکبار، به مدت ۳ هزارم ثانیه این پیام ها نمایش داده شده بودند. زمان آن پیام‌ها به قدری کوتاه بود که هرگز تماشاگران فیلم، آن عکس ها را نمی دیدند. اما ویکاری ادعا کرد که در طول این دوره ۶ هفته‌ای با آن که مشتریان از پیام‌ها ناآگاه بودند فروش پاپ کورن ۵۷/۵ درصد و فروش کوکاکولا ۱۸/۱ درصد افزایش یافت.

اصطلاح «آگهی زیر آستانه ای» را برای نخستین بار ویکاری به کار برد. او سپس شرکت تبلیغاتی «فرافکنی زیر آستانه‌ای» را بر اساس آزمایش‌های ادعا شده بنیان نهاد. ویکاری هرگز شرح تفصیلی از بررسی هایش منتشر نکرد و هیچ گواه روشنی برای پشتیبانی ادعاهایش ارائه نداد. سرانجام در سال ۱۹۶۲ اقرار نمود که پژوهش نخست ساختگی بوده و چیزی جز بستری به جهت بازاریابی نبوده است.

در همان سال ویکاری آزمایشی را در تلویزیون کانادا ترتیب داد که در آن پیام «هم‌اکنون تلفن بزنید» را صدها بار به صورت سریع از نظر بینندگان می گذراند. که البته هیچ نتیجه قابل توجهی را در افزودن تلفن های زده شده در بر نداشت.

عدم ارائه مدرک مستقل در پشتیبانی

ادعاهای دیگر در مورد تاثیر شگفت آور ادراک زیر آستانه ای در سال ۱۹۷۳ توسط «ویلسون برایان کی» در کتاب هایش از جمله «اغوای زیر آستانه‌ای» و «بهره کشی جنسی رسانه‌ها» مطرح شد. کی در این آثار ادعا نموده بود که برای اغوای مصرف کنندگان گاهی از نمادها یا واژه های جنسی زیر آستانه‌ای استفاده می شود. به باور او، واژه‌های جاسازی شده ناآگاهانه درک شده و باعث فراخوانی برانگیختگی جنسی می‌شوند و فرآورده را برای خریداران جذاب تر می نمایند. اگرچه ادعاهای کی بسیار شناخته شده هستند ولی هیچ مدرک مستقلی در پشتیبانی تاثیر چنین استفاده‌هایی یا حتی وجود داشتن آنها وجود ندارد.

با وجود بی اثر بودن تبلیغات سابلیمینال، به علت گسترش نگرانی‌های عمومی در سال ۱۹۵۸ تبلیغات زیرآستانه‌ای در بریتانیا، استرالیا و شبکه‌های رادیو تلویزیونی آمریکا ممنوع شد. همین نگرانی‌ها کافی بود تا انجمن صنفی ارتباطات ایالات‌متحده (اف سی سی) در سال ۱۹۷۴ بیانیه ای با این محور اصلی صادر کند که تبلیغات زیر آستانه‌ای ضد منافع عمومی جامعه بوده و مقصد آن فریب مردم است. همزمان در پژوهشی که توسط سازمان ملل صورت گرفت چنین نتیجه گیری شد که «مفاهیم فرهنگی ناشی از تلقینات فکری زیر آستانه‌ای، تهدیداتی عمده برای حقوق بشر در سراسر جهان محسوب می شوند».

فضای ترویج معنویت در اثر سابلیمینال

اعتقاد به قدرت دریافت محرک های زیر آستانه‌ای و به تبع آن دگرگون سازی اندیشه و کردار مردم با این ابزار دستاویزی برای بسیاری از شرکت‌ها برای ساخت آگهی هایی شده است. اگرچه تاکنون هیچ شواهدی در تأیید کارساز بودن گوش فرادهی یا دیدن پیاپی این پیام‌ها، پیدا نشده است. شواهد نشان می‌دهد که افراد باید به ادراک محرک آگاه باشند پیش از اینکه حرکتی را پدید آورده و واکنش های همیشگی شان به این محرک‌ها را تغییر دهند. بنابر این ادراک زیر آستانه‌ای نمی تواند یک انسان را به سمت مشخصی سوق دهد یا عمیقاً در بهبود عملکرد یک فرد موثر باشد.

با وجود عدم اثبات علمی این پدیده، در فضای ترویج معنویت در جامعه عده‌ای چنین وانمود می کنند که اثر سابلیمینال امری ثابت شده است. و آن را می‌توان به عنوان نشانه‌ای بر قدرت درونی انسان بلکه نشانه خدای درون دانست. قدرتی که با نیروی آن می‌توانیم هر تغییری را ایجاد کنیم و کائنات را تحت تاثیر قرار دهیم.

انتهای پیام

منبع: بهداشت معنوی