شخص پرستی در فرقه اهل حق
شخص پرستی یکی از آسیبهای جدی در فرقه اهل حق است. در این فرقه افرادی را چنان تشخص دادهاند که آنها را تا مقام الوهیت بالا برده و سخنان آنها را در حکم وحی منزل تلقی میکنند. این در حالی است که کرامت و قداست این اغلب افراد ریشه در افسانهها داشته و در […]
شخص پرستی یکی از آسیبهای جدی در فرقه اهل حق است. در این فرقه افرادی را چنان تشخص دادهاند که آنها را تا مقام الوهیت بالا برده و سخنان آنها را در حکم وحی منزل تلقی میکنند. این در حالی است که کرامت و قداست این اغلب افراد ریشه در افسانهها داشته و در هیچ یک از منابع تاریخی و متون دینی نامی از این افراد برده نشده است.
به گزارش فاران نیوز، از جمله آسیبهای جدی در فرقههای انحرافی مسئله شخص پرستی است. اگر چه از دیرباز و در دورههای گوناگون زندگی انسانها کموبیش شخص پرستی وجود داشته و همواره انسانهایی به دلیل برخی توانایهائی که داشتهاند، توجه مردم را جلب کرده و مشهور و الگو شده و میشوند و تا اینجای کار چالشی در بین نیست؛ اما دشواری و پیچیدگی زمانی است که این علاقه و پیروی و الگوگیری کمکم از حالت طبیعی خارج شده و در بستر افراط قرار میگیرد و به شخصیت و شخصپرستی میانجامد. وقتی عشق و دلبستگی به شیفتگی افراطگونه دگرگون شود، بهگونهای که انسان مرید و دلباختهٔ بیچونوچرای شخص موردِ علاقهاش گردد و از او اسطوره سازد و داستانسرایی کند؛ معضل آغاز میشود. با گسترش این معضل، معضلات دیگر نیز پدیدار میگردد.
در فرقه اهل حق این معضل و آسیب، به صورت جدیتر مشهود و ملموس است. شخص پرستی در این فرقه تا جایی پیش رفته است که افرادی را چنان تشخص دادهاند که آنها را تا مقام الوهیت بالا برده و سخنان آنها در حکم وحی منزل تلقی میکنند. [1] آیین و مناسک مذهبی خود را از جمله روزه را برای پاسداشت این افراد به جا میآورند. این در حالی است که کرامت و قداست این اغلب افراد ریشه در افسانهها و اسطورههای ساختگی داشته و در هیچ یک از منابع تاریخی معتبر و متون دینی موثق نامی از این افراد برده نشده است.
در دین اسلام از آنجا که شخص پرستی، بهعنوان یک معضل و آسیب اجتماعی، فرهنگی و مذهبی که هم به خود شخص و هم به جامعه ضربه میزند، با آن برخورد شدید شده است. تاریخ ادیان و انبیای الهی نشان میدهد که یکی از اهداف آنها مبارزه با همین معضل و مشکل اجتماعی بوده است. قرآن کریم بر این حقیقت تأکید میکند که اسلام، دین فردپرستی نیست: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ؛[آلعمران/144] محمد جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید، و البته خدا جزای نیک اعمال به شکرگزاران عطا کند»
در تفسیر نمونه، ذیل این آیه آمده است: «مساله فردپرستی یکی از بزرگترین خطراتی است که مبارزات هدفی را تهدید میکند، وابستگی به شخص معین اگرچه پیامبر خاتم (صلّیاللّه علیه و آله) باشد، مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش برای پیشرفت، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و این وابستگی یکی از نشانههای بارز عدم رشد اجتماعی است.» [2]
چه خوب است که بزرگان اهل حق با لبیک به این کلام الهی «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛[یوسف/108] بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم» خود را در مسیر تعالیم سازنده و نورانی اسلام راستین قرار داده و کلام بزرگان خود را جایگزین کلام خدا ننمایند و به آن ها مقام الوهیت ندهند.
پینوشت:
[1]. صفیزاده، صدیق، نامه سرانجام، ص17-21
[2]. تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۱۱۶
انتهای پیام
منبع: ادیان نت
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0