عرفان سرخپوستی؛ عرفانی با طعم مواد مخدر

0

بازدیدها: 6

عرفان سرخپوستی یکی از عرفان‌ نماهایی است که افراد را به مصرف مواد مخدر ترغیب می‌کند. این عرفان نما با ترجمه آثار «کارلوس کاستاندا» از دهه 1360 به ایران وارد شد. کاستاندا در این آثار مدعی بود که تحت نظر یک استاد از قبایل تولتک در مکزیک به نام دون خوان به مراتب بالای عرفانی دست یافته است.

باور محوری مطرح در عرفان سرخپوستی عبارت است از: گذر از دنیای ظاهری (تونال) و ارتباط با دنیای باطنی (ناوال) از طریق مصرف گیاهان توهم‌زا. این جریان از دهۀ 1360 در ایران ادامه داشت تا در سال‌های اخیر به فضای مجازی وارد شده و از طریق از وب‌سایت‌ها و صفحات فعال فارسی در شبکه‌های اجتماعی گسترش بیشتری یافته است.

یکی از سایت‌هایی که به تبلیغ عرفان سرخپوستی می‌پردازد، سایت اسرار ماوراء است. در این سایت مطالبی با عنوان «آزمون‌های باطنی در نظام شمنیزم-تولتک»،‌ «برخی از تعلیمات دون خوان به کاستاندا» ، « مختصری از زندگی‌نامه کارلوس کاستاندا»، « مبارزه باطنی (از دیدگاه تولتک) » انتشار یافته است.

معنویت روان‌گردان

این جریان که با نام معنویت روان‌گردان نیز شناخته می‌شود، و اساس آن بر تفاسیر عرفانی از تجربه‌های وهم‌آلود بنا نهاده شده است. تجربه‌هایی که هنگام استفاده از داروهای توهم‌زا نظیر فنیلاکیلامین ها که دارای مسکالین هستند؛ مشتقات اسید لیسرژیک به خصوص ال اس دی ، اندول ها که پسیلوسیبین دارند؛ کانابینوئید ها که از شاهدانه گرفته می‌شوند (نظیر حشیش)؛ و موارد دیگر پدید می‌آیند.

بسیاری از روانشناسان نمی‌پذیرند که حالات پدید آمده از این داروها، با تجربه‌های معنوی همسان باشد. «این تصور اشتباه است که تأثیر آن‌ها بر مغز با آنچه در تجربۀ عرفانی ناگهانی اتفاق می‌افتد، قابل مقایسه است.»

بررسی علمی آثار این مواد تفاوت‌های زیادی را میان نشانه‌های مصرف آن‌ها با تجربه‌های معنوی نشان می‌دهد. تجربه‌های معنوی معمولاً ناگهانی بروز پیدا می‌کنند و در اختیار ما نیستند، همچنین حالات پریشان و رنج‌آور در آن‌ها نیست و معمولاً با نشانه‌های شناختی و هیجانی مثبت پدیدار می‌شوند.

دامنۀ تجربه‌هایی که این مواد پدید می‌آورند بسیار گسترده است و به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله مقدار مصرف، میزان آمادگی فرد و انتظاری که دارد، موقعیت، ویژگی‌های شخصیتی، انتظارات کسانی که حضور دارند، روی نتایج تأثیر می‌گذرد. برای برخی مصرف این مواد خوشایند است ولی برای برخی دیگر وحشتناک و عذاب‌آور است.

تأثیرات متفاوت روان‌گردان ها بر افراد

چگونگی تأثیر این مواد بر دستگاه عصبی هنوز به‌صورت معما باقی‌مانده و بیشتر ابهام به موضوع رابطۀ ذهن و بدن مربوط است. آنچه ابهام را بیشتر می‌کند این است که مصرف این مواد تفاوت‌های بسیار پیش‌بینی‌ناپذیر در واکنش افراد مختلف ایجاد می‌کند. حتی یک فرد در زمان‌های مختلف تجربه‌های متفاوتی پیدا می‌کند. اثر مصرف این داروها با نوسان‌های پی‌درپی و گاه ناگهانی همراه است و از نشاط ناشی از احساس قدرت مطلق تا بدگمانی پارانوییدی ، اضطراب شناور و وحشت کامل متغیر است. برخی پژوهشگران معتقدند که نمی‌توانیم قاعده‌ای کلی درباره آثار پیچیده این داروها به دست آوریم.

تغییرات ادراکی برجسته‌ترین اثر مصرف این داروهاست. تجربۀ خیالات زنده یکی از نمونه‌های تغییرات ادراکی است. در این وضعیت صحنه‌های شگفت‌انگیز اساطیری به‌صورتی زنده و واقعی به نظر می‌رسند. حساسیت به صدا، مزه و بو افزایش می‌یابد. هرزگی بینایی پدید می‌آید. به این معنا که نور و رنگ بشدت تقویت می‌شوند و اشیا سیال و زنده به نظر می‌رسند و تصاویر وهم‌انگیز در میدان دید می‌آید. دیدن یک صحنه صداها و بوهایی را برمی‌انگیزد یا یک بو ممکن است تصاویر بصری را ایجاد کند. به این پدیده حس‌آمیزی می‌گویند.

گذر زمان هم معنای خود را از دست می‌دهد. یک شیء هرچند ناچیز ممکن است بسیار مهم و فوق‌العاده ادراک شود. شاید مشخص‌تر از همه این باشد که «خود» نابود می‌شود. به طوری که شخص نمی‌فهمد خود اوست که دارد تجربه می‌کند. احساس می‌کند که همان موسیقی است که می‌شنود. درد را احساس نمی‌کند و ادراکات واقعی جای خود را به ادراکات دیگری می‌دهند. این حالت را شخصیت زدایی یا واقعیت زدایی می‌نامند.

تصویر بدن تغییر می‌کند و شخص ممکن است خود را به شکل‌های دیگری ببیند. حس لامسه از بین می‌رود و «من» فاصله می‌گیرد. شخص ممکن است خود را با جهان پیرامون و کیهان یکی پندارد. این تجربه برخی را بران داشته که اثر مصرف این داروها را تجربه‌ای عرفانی تصور کنند.

تجربه‌های ناشی از مصرف دارو گاهی با رویارویی‌های دردناک با تنهایی، واماندگی، گناه، مرگ و نبرد مرگ و تولد یا رویاهایی دربارۀ نیروی ویرانگر، شکنجه و اعدام خونین همراه می‌شود. مراحل نهایی ممکن است شامل رویارویی‌های نفرت‌انگیز یا تعفّن جسمانی، عبور از آتش، از سرگرفتن جوانی و قربانی شدن و رفتن به قعر کیهان باشد، که با نشانه‌های جسمانی عجیبی همراه است. پیروان ادیان معمولاً این تجربه‌ها را به عنوان تجربه‌های معنوی معتبر نمی‌پذیرند و تفاوت‌هایی را میان این تجربه‌ها و تجربه‌های معنوی اصیل تعریف می‌کنند.

انتهای پیام

منبع: پایگاه تخصصی نقد عرفان های کاذب