نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی (بخش دوم)

0

بازدیدها: 2

 

نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی

 

اردشیر ریپورتر در عصر قاجار تمام تلاش خود را به کار بست تا زمینه را برای نفوذ انگلستان در ایران فراهم نماید. در این دوران، مهم ترین تاکتیک انگلیس برای استحکام بخشیدن به جایگاه خود در ایران، گسترش فرقه بهائیت بود. این تاکتیک از آن رو انتخاب شد که در نگاه انگلیسی ها برای نفوذ در یک جامعه مذهبی، بهترین ابزار، دین است. نقش پررنگ علمای شیعه در مقابله با ورود بیگانگان به کشور، بریتانیا را به این نتیجه رساند که تنها در صورتی می تواند آن ها را شکست دهد که با ایجاد اختلاف فرقه ای، جایگاه علما را تضعیف نماید.

از سوی دیگر، بهائیت نیز، فرقه ای کاملاً همسو با قواعد و سیاست های نظام سرمایه داری و استعماری به نظر می رسید. از این رو، دولت انگلستان تا پیش از عصر پهلوی، ضمن ارائه حمایت های همه جانبه از بهائیت، از طریق جاسوسان خود در ایران، از قبیل اردشیر ریپورتر، تلاش می نمود تا مسلمانان و به ویژه پیروان اقلیت های دینی در کشور را به این فرقه درآورد.

 

 

اردشیر ریپورتر و تحریک رضاخان بر ضد علما

 

اردشیر ریپورتر در وصیت نامه سیاسی خویش به صراحت از نقش خود در تحریک رضاخان بر علیه علمای دینی پرده بر می دارد. او می نویسد:

به زبانی ساده، تاریخ و جغرافیا و اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران را برایش (برای رضاخان) تشریح می ‌کردم. …اغلب تا دیرگاهان به صحبت من گوش می‌‌ داد و برای رفع خستگی چای دم می ‌کرد که می ‌نوشیدیم.
من به تفصیل برایش شرح داده ‌ام که طبقه علما و آخوندها و ملاها چگونه در گذشته نه چندان دور آماده حتی وطن‌ فروشی بودند. …علما به طور کلی می ‌خواستند که جیبشان پر شود و تسلط شان بر مردم پایدار بماند و همیشه بر چند بالین سر می ‌نهادند (1). …خوب به خاطر دارم که… رضا شاه [پس از شنیدن داستانی از من در این زمینه] چند بار این کلمات را ادا کرد: …‌های بی‌ همه چیز. برای شاه گفتم که چگونه در شهر مقدس مشهد و در سایه‌ های گنبد امام رضا (ع)‌ آخوندها با مسافرین و زوار تماس می ‌گرفتند و بدون هیچ شرم و حیایی موجبات عیش و لذت آن ها را فراهم می‌ کردند. …اذعان دارم که در میان روحانیون ایران افراد شرافتمند و ایران دوست هم هستند که خود افتخار دوستی و مصاحبت ‌شان را داشته ‌ام، ولی این عده انگشت ‌شمار را نمی ‌‌توان نمونه واقعی جامعه روحانیت ایران دانست…”. (2)
اردشیر ریپورتر

این نگاه بدبینانه و اهانت آمیز نسبت به علمای دینی زمانی معنا می یابد که در مقابل، تمجیدها تشویق های اردشیر ریپورتر نسبت به جنایات رضاخان قبل و بعد از کسب قدرت نیز ذکر گردد. اردشیر که علمای دین را آن گونه به تصویر می کشد، درباره جنایات آشکار رضاخان می نویسد:

در طی 16 سال گذشته، من شاهد و ناظر مردی (رضاخان) بودم که در سایه نبوغ و اراده آهنین و شخصیت بارز خود، مسیر تاریخ کشورش را تغییر داد. از این پس نسل‌ های ایرانی که وارث مملکتی مستقل و آزاد و متمایز از یک قطعه خاک جغرافیایی می ‌گردند باید خود را مدیون رضا شاه پهلوی بدانند.. ..حس شدید ایران‌پرستی توأم با استعداد خداداد و هیکل و قامتی توانا و سیمای مردانه، قابلیت و قدرتی به او می ‌داد که بتواند کشورش را از نیستی و زوال برهاند.
بیم آن دارم که مورخین ایرانی، شدت عمل شاه (یعنی همان جنایات شاه) را نسبت به کسانی که مستحق آن هستند به سنگدلی و شقاوت سوء تعبیر نمایند و حال آن که در زیر این صورت مردانه و سخت، قلبی پر از احساسات می ‌تپد. …هنگامی که این سطور را می ‌نویسم رژیم اتوکراسی در ایران برقرار است و قدرت به تمام معنی کلمه در دست رضاشاه می ‌باشد. او این قدرت مطلق و بلا منازع را صرفاً برای جلو راندن ایران می‌ خواهد. …رضا شاه دارای سلیقه‌ ای است که قرن‌ ها پیش افلاطون آن را نوع پسندیده ‌ای از حکومت می ‌دانست و عبارت بود از تأمین امنیت و برابری در مقابل قانون و راهنمایی مردم در جهت آمال ملی“. (3)

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

نقش اردشیر ریپورتر زرتشتی در عصر پهلوی (بخش اول)

نگاهی به آموزه تثلیث (بخش اول)

بهائیت، عامل ایجاد درگیری میان زرتشتیان دوره قاجار (بخش اول)

اردشیرجی ریپورتر و جامعه زرتشتی ایران (بخش اول)

 

پی نوشت ها:

1) این جمله به این معنی است که «به چند دولت اجنبی وابسته بودند».

2) بابایی بزاز، پ. (1387)، اردشیر ریپورتر؛ لورنس ایران، یاد ایام، شماره چهل و یکم.

3) همان.

 

منابع:
  • فرهمند، ج. (1383)، مردی که زیاد می دانست؛ اسنادی از شاپور ریپورتر مأمور اطلاعاتی و دلال اقتصادی بریتانیا در ایران، تاریخ معاصر ایران، سال هشتم، شماره بیست و نهم، ص 243-302
  • آبادیان، ح. (1383)، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، فصل نامه مطالعات تاریخی، شماره دوم، ص 139-194
  • دادبخش، م.، مفتخری، ح. (1398)، واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار، معرفت ادیان، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 46، ص 71-87
  • حاجی اکبری، م. (1394)، پارسیان هند و حیات سیاسی اجتماعی زرتشتیان در عصر قاجار، تاریخ نامه خوارزمی، فصل نامه علمی تخصصی، سال دوم، ص 27-51
  • شهبازی، ع. (1381)، سر شاپور ریپورتر و کودتای 28 مرداد 1332، تاریخ معاصر ایران، سال ششم، شماره بیست و سوم، ص 103-204
  • بابایی بزاز، پ. (1387)، اردشیر ریپورتر؛ لورنس ایران، یاد ایام، شماره چهل و یکم

 

نویسنده: زهرا کامکار