بازدیدها: 6
«ایران» بهعنوان کشوری با تنوع فرهنگی و مذهبی، نمونهای از همزیستی مسالمتآمیز بین اقوام و ادیان مختلف در هویت اسلامی و ملی است. این همزیستی تاریخی باعث شکلگیری یک فرهنگ متکثّر و غنی شده است که در طول زمان به عنوان ستون مستحکم جامعه ایرانی عمل کرده است. در بحرانهای ملی، این وحدت و همبستگی بین اقوام و پیروان ادیان گوناگون، به یکپارچگی و استواری کشور کمک شایانی کرده و نمادی از وحدت ایرانیان به شمار میرود. بررسیهای این همبستگی نشان میدهد که چگونه ایجاد و پذیرش تفاوتها، پایههای جامعه اجتماعی و فرهنگی ایران را مستحکمتر ساخته و به نوعی الگویی برای جوامع دیگر ایجاد کرده است.
به گزارش فاران نیوز، «ایران»، کشوری با فرهنگ و تمدّنی غنی و پیچیده، در طول تاریخ و از زمانهای خیلی قدیم، محل اتصال، تلاقی و زندگی ادیان و اقوام مختلفی بوده است. این ویژگی منحصر بهفرد، ایران را به مکانی ایدهآل برای مطالعهی «وحدت دینی و قومی» تبدیل کرده است. «تنوع فرهنگی، قومی و دینی در ایران» نهتنها به حفظ و ارتقاء هویت ملی این کشور کمک کرده است، بلکه همیشه و در طول تاریخ آن، بهعنوان عاملی برای رشد و تعالی جامعه ایرانی عمل کرده است. وحدت میان اقدم و ادیان مختلف در ایران از دیرباز، نمونههایی از زندگی مسالمتآمیز و احترام متقابل بوده است که با وجود برخی چالشها، بهعنوان یک مدل موفق در سطح جهانی مطرح میشود.
پیشینه تاریخی ایران و ادیان مختلف
تاریخ ایران از پیش از اسلام تا دوران معاصر، شاهد همزیستی اقوام و ادیان مختلف بوده است. از جمله مهمترین ادیانی که در ایران وجود داشتهاند میتوان به زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان اشاره کرد. در دوران ساسانیان، ایران بهعنوان یک امپراتوری بزرگ، میزبان اقوام مختلف و پیروان ادیان متعددی بود. بهویژه زرتشتیان که دارای دین و آیین رسمی ایران در آن دوران بودند، اما پیروان سایر ادیان نیز در جامعهی ایران پذیرفتهشده بودند. با ورود دین اسلام به ایران در قرن ۷ میلادی، جامعهی ایرانی با تغییرات عظیمی روبهرو شد. اسلام بهعنوان دین رسمی کشور پذیرفته شد، اما اقلیتهای مذهبی از جمله مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان همچنان حق زندگی مذهبی خود را حفظ کردند و در کنار مسلمانان، به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی خود ادامه دادند.
در طول تاریخ، ایران همواره در مواجهه با تغییرات اجتماعی و سیاسی، تلاش کرده است تا وحدت ادیان مختلف را حفظ کند که خلاصهای از آن به شرح زیر است:
دوره صفویه (قرن ۱۶ – ۱۷ میلادی): در دوران صفویان، “شیعه” بهعنوان مذهب رسمی کشور شناخته شد، ولی در عینحال حقوق پیروان دیگر ادیان مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان نیز حفظ شد. با اینکه سیاستهای مذهبی این دوران، تشیع را ترویج میکرد اما تلاش شد تا این پیروان ادیان دیگر از آزادیهای مذهبی برخوردار باشند.
دوره قاجاریه (قرن ۱۹ میلادی): در این دوران نیز همزیستی مسالمتآمیز ادیان مختلف در ایران ادامه یافت و حقوق اقلیتها، بهویژه یهودیان و مسیحیان در قانونهای مختلف مورد تأکید قرار گرفت.
جمهوری اسلامی ایران (از ۱۹۷۹ میلادی تاکنون): در جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول اسلامی و با تأکید بر موازین شرعی، نهتنها حقوق اقلیتهای دینی بهطور رسمی تضمین شده است، بلکه تلاشهای بسیاری برای تقویت همبستگی میان پیروان ادیان مختلف انجام گرفت. بهطور مثال در «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، حقوق اقلیتهای دینی بهطور رسمی تضمین شده است، به نحوی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقلیتهای مذهبی به مذاهب چهارگانهی اهلسنّت و شیعیان زیدی و اقلیتهای دینیِ شناختهشده به زرتشتی، کلیمی و مسیحی (ارمنی و آشوری) تقسیمبندی شدهاند.
طبق قانون، این اقلیتها در محدودهی قانون محترمند، در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه به عمل کردن بر طبق آئین خود مجاز؛ طبق اصل ۶۴ قانون اساسی و اصلاحیه آن، هر یک از اقلیتهای دینیِ رسمی، میتوانند نمایندهای در مجلس شورای اسلامی داشته باشند. در بعضی اصول قانون اساسی تعابیر عامی آمده است که شامل اقلیتهای دینی هم میشود، از جمله: لزوم فراهم شدن زمینهی مشارکت عمومی مردم در تعیین سرنوشت خود و تأمین امنیت قضائی برای همه مردم (اصل ۳)، حمایت قانون از همه مردم و برابری حقوق مردم (اصول ۱۹ و ۲۰)، حق انتخاب شغل مناسب (اصل ۲۸)، حق دادخواهی و انتخاب وکیل (اصول ۳۴ و ۳۵)، و اصل برائتِ همه اشخاص از ارتکاب جرایم (اصل ۳۷)؛ و بر این اساس، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نسبت به قانون اساسی مشروطه، به آزادیها و حقوق بیشتری برای اقلیتهای دینی و مذهبی تصریح کرده است.
موقعیت جغرافیایی قومیّتها
ایران کشوری پهناور با تنوّع قومی وسیع و متکثّر است. این تنوع قومی باعث شده که هر قوم ایرانی ویژگیها و فرهنگهای خاص خود را داشته باشد. از آنجا که ایران در منطقهای جغرافیایی ویژه قرار دارد، اقوام مختلفی از جمله فارسها، کردها، ترکها، بلوچها، عربها و ارامنه در آن ساکن هستند.
فارسیها: فارسیها، بهعنوان بزرگترین قوم ایران، در مناطق مرکزی و جنوبی کشور سکونت دارند و زبان فارسی را بهعنوان زبان رسمی و رایج کشور صحبت میکنند.
آذریها و ترکها: در شمالغرب کشور و بهویژه در استانهای آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اردبیل و زنجان زندگی میکنند و زبان ترکی آذری دارند.
کردها: کردها عمدتاً در مناطق غربی کشور و در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام و بخشی از آذربایجانغربی(جنوب استان) ساکن هستند و زبان کردی به چندین گویش مختلف صحبت میشود.
بلوچها: در مناطق جنوبشرقی ایران و در استان سیستان و بلوچستان ساکناند و زبان بلوچی دارند.
عربها: در استانهای جنوبی و جنوبغربی، بهویژه خوزستان، بوشهر و هرمزگان زندگی میکنند و زبان عربی را بهعنوان زبان مادری صحبت میکنند.
ارامنه: ارامنه در مناطق مختلف کشور، بهویژه در اصفهان، تهران و مناطقی از شهرهای تبریز و ارومیه ساکناند و بهطور عمده به زبان ارمنی صحبت میکنند.
همزیستی و تعامل مثبت اقوام در بحرانها
اقوام مختلف ایرانی با وجود تفاوتهای زبانی و فرهنگی، در طول تاریخ همواره در کنار یکدیگر زندگی کرده و با یکدیگر تعاملات فرهنگی و اجتماعی داشتهاند. این تعاملات و همزیستی مسالمتآمیز نهتنها در زندگی روزمره، بلکه در مواجهه با چالشهای تاریخی نیز، نشاندهندهی قدرت همبستگی ملی بوده است، به نحوی که ایران در تاریخ معاصر خود نمونههای متعددی از همبستگی ملی و دینی در بحرانها و چالشهای مختلف را به نمایش گذاشته است. در این بحرانها، مردم از تمامی اقوام و پیروان ادیان مختلف، در کنار یکدیگر ایستادهاند و نشان دادهاند که «وحدت ملّی» میتواند در سختترین شرایط حفظ شود.
مهمترین این رخدادها و بحرانها و نمونههای همبستگی و اتحاد ملی ایرانیان، عبارتند از:
جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران (۱۳۵۹ – ۱۳۶۷): جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یکی از بزرگترین بحرانهای تاریخی کشور بود. در این جنگ، مردم ایران از تمامی اقوام و پیروان ادیان مختلف، از کردها گرفته تا فارسها، عربها، بلوچها و اقلیتهای دینی همچون ارامنه و کلیمیان، همگی در کنار یکدیگر برای دفاع از میهن خود ایستادند. این جنگ نهتنها بهعنوان یک بحران ملی شناخته میشود، بلکه نماد بارزی از همبستگی و وحدت دینی و قومی ایرانیان در برابر تهدید و دشمن خارجی است. در این جنگ، سربازان و غیرنظامیان از تمامی اقوام و ادیان مختلف در جبههها حضور داشتند و با فداکاریهای خود، از تمامیّت ارضی کشور دفاع کردند. حتی در شرایط سخت جنگ، مردم در کنار یکدیگر زندگی کردند، از یکدیگر حمایت کردند و در مواقع بحران به کمک هم آمدند.
بلایای طبیعی و حوادث غیرمترقبه: ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، در معرض انواع بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، طوفان و خشکسالی قرار داشته است. در چنین شرایطی، مردم ایران بارها نشان دادهاند که توانایی همبستگی و همکاری در برابر بحرانهای طبیعی را دارند.
زلزله بم (۱۳۸۲): یکی از بزرگترین نمونههای بارز همبستگی ایرانیان در برابر بحرانهای طبیعی، زلزلهی بم بود که در سال ۱۳۸۲باعث ویرانی وسیعی در این شهر شد. در این حادثه، مردم ایران از تمامی اقوام و ادیان مختلف به کمک مردم بم شتافتند. گروههای امدادی و نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی به سرعت در کنار هم جمع شدند و منابع انسانی و مالی را برای بازسازی و کمک به آسیبدیدگان بسیج کردند.
سیلهای اخیر: در سالهای اخیر نیز ایران با مشکلات ناشی از سیلهای گسترده روبهرو بوده است. در این شرایط نیز، اقوام و گروههای مختلف ایرانی در استانهای مختلف به کمک یکدیگر شتافتهاند. مردم مناطق مختلف کشور با تمام توان به کمک سیلزدگان رفتند و از امکانات خود برای بازسازی مناطق آسیبدیده استفاده کردند.
پاسخ به بحرانهای اقتصادی و اجتماعی: در مواقعی که کشور با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مواجه بوده؛ همبستگی مردم ایران از تمامی اقوام و ادیان در حمایت از یکدیگر و همکاری برای عبور از این مشکلات و مقاطع حساس، نمایان بوده است. بحرانهای اقتصادی مانند تورم، بیکاری و تحریمهای بینالمللی میتواند به چالشهای اجتماعی منجر شود، اما در تمامی این دورانها مردم ایران با وحدت و همبستگی، از یکدیگر حمایت کرده و در کنار هم به مقابله با مشکلات پرداختهاند. در طول سالهای تحریمهای شدید اقتصادی، اقوام مختلف ایران با ایجاد شبکههای حمایتی، همکاری در بازارهای محلی و استفاده از ظرفیتهای داخلی، به یکدیگر کمک کردهاند تا کمبودها و مشکلات اقتصادی را کاهش دهند.
حمایت قانونی جمهوری اسلامی ایران از اقلیّتها
جمهوری اسلامی ایران با توجه به قانون اساسی و دیگر مقررات قانونی، موفقیتهایی در زمینهی حقوق اقلیتها بهویژه در بُعد مذهبی و قومی داشته است. در این راستا، میتوان به مواد قانونی خاص که حقوق این اقلیتها را تضمین میکنند، اشاره کرد.
۱. ماده ۱۳ قانون اساسی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت اقلیتهای مذهبی را به رسمیت شناخته است. طبق ماده ۱۳، یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان به عنوان اقلیتهای مذهبی رسمی در ایران شناخته شدهاند. این قانون به این اقلیتها این حق را میدهد که نمایندگان خود را در مجلس شورای اسلامی انتخاب کنند. این اقدام و این ماده قانونی یکی از مهمترین شاخصهای مشارکت سیاسی اقلیتها در کشور است که در قالب قانون اساسی تضمین شده است.
۲. ماده ۱۴ قانون اساسی: این ماده از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول انسانی و موازین شرعی، حقوق اقلیتها را محترم میشمارد و تأکید میکند که اقلیتهای مذهبی باید بهطور برابر با سایر شهروندان رفتار شوند. این ماده یک زمینهی قانونی برای حمایت از حقوق انسانی اقلیتها فراهم میکند و به دولت تکلیف میکند که با اقلیتها برخورد عادلانهای داشته باشد.
۳. ماده ۱۵ قانون اساسی: در مورد حقوق اقلیتهای قومی، ماده ۱۵ قانون اساسی اشاره دارد به اینکه، در مناطق مختلف کشور، زبانهای اقوام مختلف باید در مدارس تدریس شوند. این ماده از حقوق فرهنگی اقلیتها بهویژه کردها، بلوچها و آذریها حمایت میکند و بر اهمیت حفظ زبان و فرهنگ بومی تأکید دارد. این اقدام قانونی، گامی مهم در جهت احترام به حفظ و تقویت هویت قومی و فرهنگی در ایران است.
۴. ماده ۶۴ قانون اساسی: این ماده به اقلیتهای مذهبی اجازه میدهد تا نمایندگان خود را به مجلس بفرستند و در فرآیند تصمیمگیریهای سیاسی و قانونی کشور مشارکت کنند. حضور این نمایندگان در مجلس نشاندهندهی احقاق حقوق اقلیتهای مذهبی در ارکان حکومتی است.
۵. قانون حمایت از حقوق اقلیتها: علاوهبر قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران برخی قوانین دیگر نیز برای حمایت از اقلیتها تصویب کرده است. از جملهی این قوانین، میتوان به قوانین مربوط به اشتغال و آموزش اقلیتها اشاره کرد. این قوانین در برخی موارد، شامل ارائهی تسهیلات اقتصادی و فرهنگی به اقلیتها میشود و سعی دارد شکافهای اجتماعی و اقتصادی میان اقلیتها و اکثریت جامعه را کاهش دهد.
۶. قانون اساسی و حقوق اقلیتها در نهادهای دولتی: در زمینهی اقلیتهای قومی نیز، بر اساس مقررات قانونی جمهوری اسلامی ایران، در برخی نهادهای دولتی برای اقلیتها سهمیهها و نمایندگیهایی در نظر گرفته شده است که شامل فرصتهای شغلی و حق آموزش به زبان مادری است.
در نهایت، با توجه به مواد مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، این کشور موفق شده است که برخی حقوق اساسی اقلیتها را در چارچوب قوانین رسمی و دولتی به رسمیت بشناسد و در جهت تحقق آنها، اقدامات قانونی و اجرایی انجام دهد. این مبانی قانونی که در مواد ۱۳، ۱۴، ۱۵ و دیگر مواد قانون اساسی وجود دارد، نهتنها حقوق اقلیتها را ضمانت میکند بلکه به آنها این امکان را میدهد که در فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور مشارکت داشته باشند.
نماینده سابق کلیمیان ایران در مجلس: «شرایط زندگی یهودیان در ایران بهتر از اروپا است»
«سیامک مرهصدق» نماینده سابق کلیمیان ایران در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با “دویچهوله” آلمان، گفت: «در مجموع، شرایط یهودیان در ایران همیشه بهتر از اروپا بوده است. در تاریخ کشور ما، هرگز همۀ ایرانیان مذهب، نژاد یا زبان واحدی نداشتند، بنابر این درجۀ بالایی از تعامل (با مذاهب دیگر) در ایران وجود دارد. یهودیان بهعنوان یک اقلیت در اینجا به رسمیت شناخته شدهاند، بنابر این میتوانیم آزادانه امور مذهبیمان را انجام دهیم، ما بیشاز ۲۰ کنیسه فعّال در تهران و دستکم ۵ کشتارگاه حلال داریم.»
وی افزود: یهودیان و مسلمانان با وجود همۀ اختلافات مذهبی، به همدیگر احترام میگذارند. جامعۀ یهودیان و دیگر گروههای مذهبی در ایران از یکدیگر جدا نیستند و یهودیان روابطی اقتصادی با مسلمانان دارند.»
مرهصدق که مدیریت کمیتۀ یهودیان تهران و “بیمارستان دکتر سپیر” در تهران را بر عهده دارد، ضمن تاکید بر اینکه نزدیکترین دوستانش، مسلمان هستند، ادامه داد: «بیمارستانی که در آن کار میکنم، بیمارستان یهودیان است، اما بیشاز ۹۵ درصد کارکنان و بیمارانش مسلمان هستند.»
نمایندهی سابق کلیمیان ایران در مجلس شورای اسلامی، در بخش دیگری از صحبتهایش، به کودکان یهودی اشاره و اظهار کرد: «آنها به مدارس دولتی ایرانی میروند و اگر بخواهند مناسک مذهبی را بهجای آورند، اجازه دارند روزهای شنبه تعطیل باشند.
سیامک مرهصدق، یهودیت و صهیونیسم را دو مقولۀ جدا از هم خواند و تصریح کرد: «شمار زیادی از یهودیان مخالف و منتقد رفتار رژیم و ارتش اسرائیل هستند. تجاوز به دیگر کشورها و کشتار مردم بیگناه، ارتباطی با آموزههای موسی(ع) ندارد. گفتنی است هم اکنون حدود ۹ هزار یهودی در ایران زندگی میکنند.»
با توجه به مطالب فوق، وحدت ادیان الهی و اقوام سنتی در ایران، بهعنوان یکی از ویژگیهای برجستهی اجتماعی و فرهنگی این کشور، همواره نقش مهمّی در پیشبرد همبستگی ملی و انسجام اجتماعی ایفا کرده است. این همزیستی مسالمتآمیز میان اقوام و ادیان مختلف ایران، نهتنها در تاریخ این سرزمین مستحکمتر بوده، بلکه در دوران معاصر نیز با تلاشهای مستمر در راستای تقویت حقوق اقلیتها و احترام به تنوع فرهنگی و مذهبی، به یکی از الگوهای موفق همزیستی مسالمتآمیز در جهان تبدیل شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، میتوان نتیجه گرفت که، ایران با تکیه بر اصول انسانی و دینی مشترک و با در نظر گرفتن احترام به حقوق تمامی اقوام و پیروان ادیان مختلف، همچنان بهعنوان الگویی در زمینه وحدت و همبستگی ملی در دنیا جاوید و باقی خواهد ماند.
پدرام محسننژاد
انتهای پیام
منبع: ایسنا