بازدیدها: 38
آرامشی که با عقلانیت نباشد آسیبهای متعددی دارد. کسانی که پای درس اشو رفتند شاید به امید آرامش و نشاط رفتهاند ولی در نهایت به شهوترانی رسیدهاند. خیلی از افراد هم به اسم آرامش میروند سمت اشو ولی از اول به فکر شهوترانی خود هستند. دنبال مسائل جنسی هستند چون تفکر اشو بیبندوباری جنسی است.
به گزارش فاران نیوز، به کانال خوابگاه دانشجویی یکی از دانشگاهها وارد شدم و عکسنوشتهایی از سخنان اشو را به عنوان جملات حکیمانه دیدم. نظرات دانشجویان در بخش کامنتهای این کانال تلگرامی توجهم را جلب کرد؛ لذا با جمعبندی صحبتهای دانشجویان به سراغ استاد محمد جواد نصیری رفتیم تا در مورد اشو اطلاعات بیشتری کسب کنیم. به دلیل بُعد مسافت و جلسات استاد این گفتگو به صورت مجازی ضبط و تنظیم گردید. استاد نصیری پژوهشگر نقد و بررسی معنویت و عرفانهای نوظهور و از اساتید ادارهی فرق و ادیان در معاونت تبلیغ حوزه علمیه قم هستند که در گفتگو با فرقه نیوز به سوالات ما دربارهی اشو پاسخ دادند.
در برخی گروه ها میبینیم که جملات کوتاه تحت عنوان جملات حکیمانه از اشو ارسال میشود، این جملات آیا میتواند انحراف و چالشی ایجاد کند، زیرا صرفا جملات حکیمانه است؟
صرف اینکه کلمات اشو را به عنوان جملات حکیمانه استفاده کنیم آسیبزا است. یک حرف درستی را اگر هم اشو گفته و هم شخص دیگری گفته است و میخواهیم آن جمله را نقل کنیم از آن شخص دیگر باید نقل بشود. وقتی راجنیش اشو به عنوان حکیم معرفی میشود، این در ذهن مخاطب به عنوان یک مرجع ثبت میگردد. چون اشو را نمیشناسد در جاهای دیگر که حرفهای غلط او را میشنود این فرد را به عنوان مرجع پذیرفته و آن حرف غلط هم مورد قبولش قرار میگیرد و حرفهای غلط را هم تلقی به درست میکند. واقعا هم اشو فرد حکیمی نبود. بله حرفهای خوبی هم زده بود ولی فرد حکیمی نیست. اشو یک فرد کاملا نامتعادل است.
مطالب مرتبط:
توهین های وقیحانه اشو به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص)
اشو هنر و عشق را اصل میخواند و این سخن در ظاهر خیلی زیباست. این سخن که ادیان را کنار بگذاریم و بر پایه عشق و هنر زندگی کنیم از نظر شما دارای اشکال است؟
این حرف کاملا غلط است. مطلبی که در ذهن اشو است با برداشت ما بسیار متفاوت است. اگر ادیان را کنار بگذاریم چه مبنا و شاقولی برای ارزیابی هنر و عشق داریم. اشو عشق یک مرد به مرد دیگر را درست میخواند یعنی بحث ال جی بی تی را تایید میکند. جدای از اینکه دین، همجنسبازی را حرام میداند عقل انسان هم در مقابل این دیدگاه موضع دارد که این نظر دارای ایراد است ولی متاسفانه در فضای ال جی بی تی این را ارزش میدانند! اشو همانجا که دین را کنار میگذارد میگوید چه اشکالی دارد یک مرد با مرد دیگر ارتباط داشته باشد و یک زن با زن دیگری ارتباط جنسی داشته باشد. در اینجا هیچ معیاری نداریم. ایشان عقل را هم کنار میگذارد. در همان اخلاق سکولار هم دین را که کنار میگذارند به معیارهایی برای اخلاق نیاز دارند. البته آن هم غلط است و نمیتوانند برسند؛ چون حتما فطرت، عقل و دین باید در کنار هم باشند تا انسان به یکجایی برسد و نتیجهی معقول و خوبی را کسب کند. اما اشو عقل را کاملا رد میکند. میگوید ما باید در بیذهنی به سر ببریم. وقتی عقل را نفی میکند میگوید: «فیلسوفان مانند سگانی هستند که دور خودشان میچرخند تا دمشان را گاز بگیرند.» با اینکه خودش استاد فلسفه بوده است. اینکه بر پایه عشق و هنر زندگی کنیم، چون خودتان از عشق و هنر تلقی خوبی دارید فکر میکنید او هم منظورش همین است؛ ولی این غلط است و هیچ عقل و فطرتی نمیپذیرد در یک کُمُن(محل زندگی گروهی پیروان فرقه) هفت یا هشت مرد و زن برهنه باهم زندگی کنند و افراط در سکس داشته باشند و بچهها را از خودشان دور کنند و دهها انحراف دیگر. این ایدهآل اشو است که در پونای هند هم همین جریان است. علتش هم این است که قائل به مکتب تنتره است. مکاتبی مثل جین و یوگا که از مکاتب شش گانهی فلسفی هند است قائل به ریاضت هستند. شما باید به خودت سختیهایی بدهی تا به آن کمال عرفانی برسید. اما اشو برخلاف اینها بر اساس مکتب تنتره میگوید شما در یک کار افراط کن اشباع میشوید. یک هفته چلو کباب بخورید تا حالت از چلو کباب بهم بخورد. لذا باید اینقدر در سکس افراط کنید تا از سکس زده شوید و به مراحل بالاتر برسید! که این نگاه کاملا غلط است. به وضوح میبینیم که انسان هر چقدر در مسائل شهوانی افراط میکند انحرافات جنسی پیدا میکند و خروجی آن را مشاهده میکنیم. کسانی که این مسیر را رفتهاند دیگر زن و مرد بهم اکتفا نمیکنند. یک زن با مردهای متعدد و یک مرد با زنهای متعدد ارتباط دارند و در همین هم متوقف نمیشوند و به میل جنسی زنان بهم و مردان بهم میرسند. آنقدر ادامه میباید که الان میل جنسی به اشیاء، کودکان و… ایجاد شده است. پدوفیلیها میگویند اصلا ارزش چیست! این اصلا حد و مرزی ندارد. شهوت اصلا سیری پذیر نیست. نه تنها ما با این نگاه اختلاف مبنایی داریم بلکه جین و یوگا هم در هند با این نگاه اختلاف دارند که اصلا شما باید ریاضت بکشید. با این مبنای غلط اصلا نمیتواند زندگی سالمی داشته باشید.
بزرگان عرفانی ما همچون حافظ، خیام و سعدی را اشو با احترام یاد میکند و خود را پیرو آنها و حامی تصوف اسلامی میخواند این نشان از اسلامی بودن مکتب اشو نیست؟
اینکه چگونه و کجا با احترام یاد میکند و در مورد آنها چه میگوید مهم است. اشویی که خدا را رد میکند و میگوید خدا وجود ندارد. به پیامبر اسلام توهین میکند و به مسلمانان توهین میکند. به ادیان ابراهیمی توهین میکند. دین را با مبانی غلط غربی تفسیر میکند و دین را توهم میخواند و طرد میکند. چطور حامی تصوف است. این تصوف به دو معناست. یا تصوف به معنای عرفان است یا به معنای همین صوفیهای انحرافی که امروزه داریم، به معنای تصوف فرقهای است. در مورد هر دو نوع تصوف هم صحبت کنیم خدا را قبول دارند، پیامبر را قبول دارند، حالا در بحث شریعت و طریقت انحرافاتی دارند. اما اشو اصلا اینها را قبول ندارد. چطور میتواند مکتبش رنگ و بوی عرفان اسلامی داشته باشد. کاملا ادعا و حرفش غلط است.
افرادی در سطح جامعه اذعان دارند که با مراقبهی اشو به آرامش و نشاط میرسند و گمشدهای که آن ها را به پای درس اشو کشانده همین آرامش و نشاط بوده که به آن رسیده اند. پس اشو میتواند انسان را به این مقصود برساند؟
با مراقبهی اشو کسی به آرامش و نشاط نمیرسد. ما دو نوع شادی داریم: شادی با غفلت و شادی با توجه. اگر صرف شادی در هر مرحلهای خوب است پس کسی که مشروب میخورد و مست میشود یا کسی که مواد مخدر استفاده میکند هم به شادی میرسد. ولی پشت آن عوارضی وجود دارد. کسانی که شیشه مصرف میکنند وقتی در حال مصرف شیشه هستند حالشان خوب است ولی عوارضی دارد. آرامش و نشاطی که مدعی هستند که از اشو میگیرند حقیقی نیست. در وضعیت غافلانهای به سر میبرند و تصور میکنند این وضعیت غافلانه شادی و آرامش است در حالیکه اینگونه نیست. اشو میگوید کسی میتواند به آرامش برسد که فعالیتهای ذهنیاش را متوقف کند. میگوید ذهن مجادلهجو است و به ما فرصت آرامش نمیدهد. با مراقههایی باید فعالیت ذهنیتان را متوقف کنید. این حرف اشو نقص انسان است. انسان باید عقلش را پرورش دهد و این مخالف آرامش حقیقی ما است. آرامشی که با عقلانیت نباشد آسیبهای متعددی دارد. کسانی که پای درس اشو رفتند شاید به امید آرامش و نشاط رفتهاند ولی در نهایت به شهوترانی رسیدهاند. خیلی از افراد هم به اسم آرامش میروند سمت اشو ولی از اول به فکر شهوترانی خود هستند. دنبال مسائل جنسی هستند چون تفکر اشو بیبندوباری جنسی است. میگوید ما مثل حیوانها باید زندگی کنیم. حیوانها که ازدواج ندارند باید رابطه آزاد جنسی داشته باشیم.
آزادی مطلق و در قید شریعت نبودن جذاب است و ذهن انسان را آرام میکند چرا این آرامش که اشو به ارمغان میآورد را منفی میخوانید؟
آزادی مطلق داشتن جذاب نیست. همهی انسانها خواه یا ناخواه به دنبال سبک زندگی هستند. حتی شیطانگرایی که آنتوان لاوی درسته کرده است مناسک دینی دارد. انسان خواه یا ناخواه میخواهد مناسک داشته باشد. با یک امر متعالی صحبت کند. اینها را اشو هم دارد اما به یک شکل دیگری است. ذهن انسان را اصلا آرام نمیکند. میگوید بی ذهن باشید و به چیزی فکر نکنید. مستی هم اینگونه است انسان به چیزی فکر نمیکند. اینکه ارزش تلقی نمیشود. اشو اصلا آرامشی به ارمغان نمیآورد. وضعیت جسمی و ذهنی که اشو به وجود میآورد اسمش آرامش نیست بلکه یک نوع غفلت است. برخی اندیشمندان غربی این را نقص اشو میخوانند که شما باید ذهن بشر را رشد بدهید اما آن را متوقف میکنید!
سخن پایانی در مورد اشو اگر دارید ممنون میشوم بفرمایید؟
اشو کلا شخصیت نامتعادلی دارد. خودش غرق در ثروت و شهوت بود و با سوء استفاده از مریدانش روابط جنسی متعدد، پولهای آنها را گرفت و … برای خودش زندگی شاهانه داشت. چند ده ماشین گران قیمت خریده بود ولی مریدانش اینگونه از این امکانات امکان استفاده نداشتند. اشو فرقهای زد و از اینها سوء استفاده میکرد. اگر راست میگفت اینها هم مثل بقیه زندگی میکردند. اشو چون نتوانست به سوالات فلسفی خود پاسخ دهد، فلسفه را کلا کنار گذاشت و در دام مراقبههای ادیان شرقی افتاد. انسان را به بی ذهنی میبرند و عامل بدبختی انسانها میشوند. اینها آموزههای مخالف عقل است. یک تناقضی در مباحث خودِ اشو است یک تناقض بیرونی هم دارد. ادلهی مختلف عقلی در نقد نظرات اشو هست. ادالهی مختلف دینی هم در نقد اشو است. یکبار هم با عینک دین به آن نگاه کنیم. ما دین اسلام را دین کاملی میدانیم و اشکالی ندارد یکبار با این عینک اشو را ببینیم که چه انحرافاتی دارد. بین این همه مکاتب مدعی اسلام به واقع حرف برای گفتن دارد. اشو فردی است که اختلال دارد. اختلال روحی، روانی و معنوی دارد. او یک بیمار است که نیاز به درمان دارد. کسی که بیمار است چگونه میتواند به شخص دیگری سلامتی بدهد. کسی که خودش آرامش ندارد چگونه میتواند به شما آرامش دهد. شیلا منشی اشو بود. بعد از اینکه از اشو جدا شد ببینید چه افشاگریهایی در مورد اشو کرد. افرادی که تعادل روحی و روانی ندارند را به عنوان حکیم و معنوی معرفی میکنیم و این غلط است. خیلی از افراد هم بخاطر مسائل غیر اخلاقی اشو وارد این فضا میشوند. دوست دارد شهوترانی کند سراغ اشو میرود تا این کارهایش را توجیه کند.
انتهای پیام
خبرنگار: مهدی قیاسی کارگر مقدم
منبع: فرقه نیوز