پنج سوال درباره محتوای حدیث موسوم به وصیت

عصمت یمانی از موارد ادعایی احمد بصری است.او به روایتی استناد می کند که پرچم یمانی را هدایتگر معرفی کرده در صورتی که عصمت نیاز به نص دارد
0

بازدیدها: 6

درباره ماجرای وصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، در روایات متواتر به 12 وصی اشاره شده است.

در کتاب غیبت شیخ طوسی حدیثی درباره وصیت پیامبر در شب وفات شان آورده شده است که در آن، بعد از 12 امام، به 12 مهدی اشاره شده است. احمد بصری (معروف به احمد الحسن) با استناد به این حدیث، ادعا می کند مهدی و وصی سیزدهم می باشد.

اما درباره محتوای حدیث وصیت، سوالاتی مطرح می باشد:

 

1- آیا باور به 24 وصی برای پیامبر(صلی الله علیه و آله) از مسلمات مذهب شیعه است؟

در باور شیعه امامیه، پیامبر (صلی الله علیه و آله) 12 امام را به امر خداوند، به عنوان وصی خود معرفی کرده اند.

این باور از مسلمات مذهب شیعه است و تعداد اوصیاء از زمان معرفی پبامبر تا روز قیامت فقط 12 نفر می باشد.

آیا می توان این باور تاریخی را به دلیل حدیث موسوم به وصیت (حتی با فرض اینکه سند این حدیث صحیح باشد!) نادیده بگیریم؟

مضمون و محتوای این حدیث بر خلاف تمامی روایاتی است که عدد اوصیاء را منحصر در دوازده تن دانسته اند.

 

2- ماجرای وصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در شب وفات ایشان بوده است یا روز پنجشنبه؟
احمد بصری (احمد الحسن) ادعا دارد:
  • تنها وصیت مکتوب از پیامبر وصیت مورد استناد وی است (وصیت الغیبه شیخ طوسی)
  • و این وصیت در شب وفات پیامبر یعنی یکشنبه شب نوشته شده
  • و این وصیت همان وصیتی است که پیامبر در پنجشنبه اراده کرد آن را بنویسد
  • و همان عاصم من الظلال است اما افرادی اجازه نداند آن وصیت نوشته شود
  • و پیامبر آن وصیت را یکشنبه نوشت
پیامبر(صلی الله علیه و اله) در روز دوشنبه وفات یافتند
روایاتی وجود دارد که بیان می کند محتوای حدیث وصیت پیامبر که نگه دارنده از گمراهی می باشد، در شب پنچشنبه نوشته شد
و به ۱۲ وصی بعد از ایشان وصیت شد. مانند:
اى طلحه، آیا حاضر نبودى نزد پیامبر صلى اللَّه علیه و آله هنگامى که کتف‏ خواست تا در آن چیزى بنویسد که امت گمراه نشوند و اختلاف نکنند.
در آنجا رفیق تو (عمر) آن سخنش را گفت که: «پیامبر خدا هذیان مى‏گوید»! حضرت هم غضب کرد و نوشتن آن را رها کرد؟
طلحه گفت: آرى، در این موضوع حاضر بودم.
فرمود: وقتى شما از حضور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بیرون رفتید، حضرتش به من خبر داد که مى‏ خواست در کتف چه بنویسد و عموم مردم را بر آن شاهد بگیرد، و جبرئیل به او خبر داد که خداوند عز و جل اختلاف و تفرقه این امت را مى‏ داند.
سپس ورقه‏ اى خواست و آنچه مىی خواست در کتف بنویسد بر من املا نمود
و سه نفر را بر آن شاهد گرفت: سلمان و ابو ذر و مقداد،
و در آن ورقه امامان هدایت را که خداوند امر به اطاعت آنان تا روز قیامت نموده نام برد.
اوّل آنها مرا نام برد و سپس این پسرم (و حضرت دست خود را به امام حسن علیه السّلام نزدیک کرد)
سپس حسین و سپس نه نفر از فرزندان این پسرم، یعنى امام حسین علیه السّلام(1)
روایت فوق به صراحت بیان می کند همان پنجشنبه پیامبر وصیت خود را به حضرت علی املاء کردند.
زیرا حضرت علی می فرمایند هنگامی که عمر به پیامبر گفت هزیان می گویید، شما را بیرون کرد و وصیت را به من املاء کرد.
  • احمد بصری خود اعتراف دارد که پنجشنبه این اتفاقات افتاده است و به پیامبر گفتند که هزیان میگویی.
حدیث وصیت کتاب سلیم بن قیس:
قرینه روایت فوق این روایت از کتاب سلیم بن قیس هلالی می باشد:
سلیم بن قیس مى‏ گوید: از سلمان شنیدم که مى‏ گفت:
بعد از آنکه آن مرد (عمر) آن سخن را گفت و پیامبر صلى اللَّه علیه و آله غضبناک شد و «کتف» را رها کرد
از امیر المؤمنین علیه السّلام شنیدم که فرمود:
«آیا از پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نپرسیم چه مطلبى مى ‏خواست در کتف بنویسد که اگر آن را مى ‏نوشت احدى گمراه نمى‏ شد و دو نفر هم اختلاف نمى‏ کردند»؟
من سکوت کردم تا کسانى که در خانه بودند برخاستند و فقط امیر المؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام باقى ماندند.
من و دو رفیقم ابو ذر و مقداد هم خواستیم برخیزیم که على علیه السّلام به ما فرمود: بنشینید.
حضرت مى خواست از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله سؤال کند و ما هم مى‏ شنیدیم،……
براى حضرت ورقه‏ اى آوردند.
پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نام امامان هدایت ‏کننده بعد از خود را یکى یکى املا مى‏ فرمود
و على علیه السّلام بدست خویش می ‏نوشت.
همچنین فرمود: من شما را شاهد مى‏ گیرم که برادرم و وزیرم و وارثم و خلیفه‏ ام در امّتم على بن ابى طالب است.
و سپس حسن و بعد حسین و بعد از آنان نه نفر از فرزندان حسین‏ اند.(2)

 

با توجه به محتوای حدیث وصیت، پیامبر در شب وفات شان یعنی شب دوشنبه وصیت خود را املاء فرمودند، در حالی که مطابق روایات، وصیت در روز پنجشنبه نوشته شده است.

نتیجه اینکه:
  • وصیت در پنجشنبه نوشته شده و نه یکشنبه و ادعای احمد بصری باطل است
  •  ادعای احمد بصری مبنی بر وحید بودن وصیت باطل است
  •  ادعای احمد مبنی بر اینکه وصیت مورد استدلال وی (که در یکشنبه نوشته شده) عاصم من الظلال است باطل است زیرا عاصم من الظلال پنجشنبه نوشته شده است
  •  روایت وصیت با سند ضعیف مورد استناد انصار با این روایات صحیح در تعارض است

 

3- چرا در محتوای حدیث وصیت تأکید شده که بعد از پیامبر، 12 امام داریم؟

در این حدیث آمده است: اثنا عشر اماما ثم من بعدهم اثنا عشر مهدیا ؛ دوازده امام و بعد از آن دوازده مهدی!!

با توجه به محتوای حدیث وصیت، اوصیای پیامبر شامل 12 امام خواهند بود! و نه 24 تا!

بدیهی است که اگر قرار بود که رسول خدا به مهدیین، وصیت کنند

و اگر قرار بود که بفرمایند بعد از ایشان 24 امام است و نه 12 تا!

نباید دوبار بر این مطلب تأکید شود که بعد از رسول خدا، 12 امام هستند.

و مطلب دیگر اینکه:

در آن حدیث، اشاره ای به مهدیین شده است، بدون اینکه حتی نام حداقل یازده نفر آن ها برده شود

و بدون اینکه فرموده باشد: مهدیین امام هستند؛ هرگز دلیلی بر امامت آن ها نیست.

  • البته مهم همان است که حتی در این حدیث نیز به مهدیین به عنوان «امامت» وصیت نشده است.

 

4- مرجع ضمیر در “فلیسلمها الی ابنه” چیست؟ خلافت؟ امامت؟ یا وصایت؟!

در محتوای حدیث وصیت عبارت با عنوان «فلیُسلّمها» آمده است.

ضمیر “ها” در این عبارت مبهم بوده و مرجع ضمیر مشخص نشده است.

تعداد خلفا
  • اما چنانچه «خلافة» را مرجع ضمیر بدانیم، با باور مسلم شیعه که اعتقاد به خلافت امامان دوازده‌گانه دارد در تضاد خواهد بود.

از طرفی با روایات متواتر که عدد خلفاء پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) را دوازده دانسته ‌اند معارضه خواهد کرد. (3)

تعداد ائمه
  • و در صورتی که مرجع ضمیر به «امامة» برگردانده شود، در آن صورت بایستی قائل به امامت مهدیین شویم، در حالی که:

اولاً؛ این باور با صدر روایت که امامت را از مهدیین جدا کرده است «فَذَلِکَ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً» تعارض دارد

ثانیاً؛ با سایر روایاتی که تصریح بر عدم امامت مهدیین دارند ناسازگار می‌باشند.

چنانچه امام صادق (علیه السلام) در مورد 12 مهدی پس از قائم فرمود:

«دوازده مهدىّ، نه دوازده امام. آنها قومى از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات و معرفت حقّ ما مى ‌خوانند».(4)

تعداد اوصیاء
  • همچنین در صورتی که مرجع ضمیر را «وصایة» فرض کنیم، با روایات متواتری که عدد اوصیاء را دوازده دانسته است تعارض پیدا می‌ کند.

چنانچه پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) فرمود:

بعد از من دوازده وصی از اهل بیتم می‌ باشد…

اولین این ائمه برادرم علی(علیه السلام)، سپس فرزندم حسن، سپس فرزندم حسین، سپس نه تن از فرزندان حسین است. (5)

 

 

5- اگر مهدیین جزء اوصیاء هستند، چرا پیامبر در وصیت شفاهی خود یعنی حدیث غدیر، آن ها را به مردم معرفی نکردند؟

خطبه غدیر در واقع، وصیت رسمی و شفاهی پیامبر می باشد.

در این خطبه، پیامبر(صلی الله علیه و آله) تعداد اوصیای خود را 12 نفر معرفی کردند.

اگر تعداد اوصیای پیامبر 24 نفر می بود، آیا نباید ایشان آنها را در خطبه غدیر به مردم معرفی می کردند؟

  • از طرفی؛ وجود فرزندی به نام «احمد» و همچنین وجود «وصی» و جانشینی برای امام مهدی(علیه السلام) در هیچ روایتی ذکر نشده است
  • بنابر این محتوای حدیث وصیت که تعداد اوصیای پیامبر را به 24 نفر افزایش داده است دارای اشکال می باشد و این روایت منفرد است.

 

پی نوشت:

1- الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏1، ص: ۱۵۴

2- کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص: ۸۷۷

3- روایات با عبارت “بَعْدِي اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً” در کتب معتبر شیعه و سنی اشاره شده است:

بحار الانوار، ج 51، ص 71؛ مسند، احمد بن حنبل، ج5، ص 90؛ صحیح مسلم، ج6، ص 30؛ فرائد السمطین، ج2، ص 329 تحت شماره 579 با ذکر سند از ابن عباس؛ احقاق الحق، و ملحقات آن ج 2 ص 352-354 و ج 13 ص 1- 49؛ ج 19 ص 628-632؛ نیز مراجعه شود به عمده ابن بطریق ص 416-422. و…

4- شیخ صدوق، کمال الدین، جلد2،ص40

5- کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‌2، ص686

 

منبع:
کتاب درسنامه نقد و بررسی جریان احمد الحسن بصری، علی محمّدی هوشیار، انتشارات تولی، قم، 1397ش،