بازدیدها: 4
در زمینهسازی برای پیدایش یوگای مدرن بسیار از راما کریشنا یاد میشود. راه او علم نبود، بلکه بر عشق الهی و بهاکتی یوگا تأکید میکرد و کالی را میپرستید. او بیسواد بود و نمیتوانست بنویسد؛ اما بسیار سخن میگفت و کلام او که شیوهای روستایی با لهجۀ بنگالی داشت، از داستانها و تمثیلها پر بود.
راماکریشنا ( ۱۸۳۶) از کشور هند خارج نشد، ولی با حمایت سازمانهای خاص شهرتی جهانی پیدا کرد و در جلب توجه مردمان مغرب زمین به حکمت مشرق زمین نقش زیادی داشت.
بعضی از محققان راما کریشنا را یک روان پریش با عقدههای جنسی میدانند و میگویند که او در زمانی که در معبد داکشین وار ریاضتهای سختی را تحمل میکرده، دچار ناپایداری روانی شده است. راماکریشنا بهعنوان بخشی از تمرینهای معنویاش لباس زنانه میپوشید، زیور آلات میبست و زنانه رفتار میکرد.
به نظر میرسد که بین راماکریشنای تاریخی بهعنوان یک شخصیت واقعی و راماکریشنا بهعنوان یک جنبش اجتماعی که پس از او پدید آمد، تفاوتهایی وجود دارد. راماکریشنای واقعی یک کالیپرست، بیسواد و روستایی بود که ادعایی غیر از دیدن خدایان نداشت. اما راماکریشنایی که پس از مرگ او ساخته شد، یک فیلسوف مکتب ودانتا و یک رهبر الهامبخش اجتماعی است. این تفاوت در آثار و اقدامات کسانی مثل ویوِکاناندا که خود را شاگرد راما کریشنا و بلکه وارث او معرفی میکردند، پدید آمده است.
برگرفته از کتاب حقیقت یوگا
انتهای پیام