نگاهی به شخصیت‌های تربیت‌ یافته توسط امیرالمؤمنین(ع)

0

بازدیدها: 21

در مکتب امیرالمؤمنین علیه‌السلام صحابه فراوانی تربیت شده‌اند و مانند خود حضرت، شربت شهادت نوشیدند. در این نوشتار مروری بر زندگی برخی از این اشخاص می‌اندازیم تا معلوم گردد اسلام از برکت خون این بزرگواران بیمه شده و تاکنون پابرجا مانده است.

به گزارش فاران نیوز، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجعفر طبسی؛ استاد درس خارج حوزه در یادداشتی به معرفی برخی تربیت یافتگان امیرالمؤمنین(ع) پرداخته که متن آن به شرح زیر است:

مطالعه بیشتر:

جنگ برای مسلمان کردن اجباری جایگاهی در سیره پیغمبر(ص) ندارد

نیاز جوامع اسلامی به الگوی حکمرانی امام علی (ع)

بیست و یکم ماه مبارک رمضان مصادف با سال‌روز شهادت امام متقین و سید مجاهدین امیرالمؤمنین(ع)است. حضرت به طور مکرر بر روی منبر از شهادت خود به وسیله شقی‌ترین انسان‌ها خبر می‌داد. شیخ مفید در کتاب الارشاد روایتی را نقل می‌کند که در آن آمده است: بیش از بیست مرتبه از مردم شنیده‌اید که می‌گویند: از امیرالمؤمنین علی(ع) شنیدیم که روی منبر دست بر محاسن خود می‌گذاشت و می‌فرمود: چه چیزی مانع می‌شود از اینکه شقی‌ترین فرد این محاسن را با خون فرق سر خضاب کند.

در مکتب علوی صحابه فراوانی تربیت شده‌اند و مانند خود حضرت، شربت شهادت نوشیدند. در این نوشتار مروری بر زندگی برخی از این اشخاص می‌اندازیم تا معلوم گردد اسلام از برکت خون این بزرگواران بیمه شده و تاکنون پابرجا مانده است.

۱. رُشَید هُجَری

رشید یکی از اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و امام زین العابدین(علیهم السلام) بود. (مستدرکات جلد ۳ صفحه ۳۹۹)

شیخ مفید در ارشاد جلد اول صفحه ۳۲۵ از زیاد بن النضر الحارثی نقل می‌کند که نزد زیاد بودم که رشید هجری را آوردند. زیاد به او گفت: علی درباره اینکه ما با تو چه خواهیم کرد، چه گفت؟ گفت: علی به من فرمود: شما دو دست و دو پایم را قطع خواهید کرد. زیاد گفت: به خدا سوگند گفته علی را تکذیب می‌کنم او را رها کنید. وقتی می‌خواست از نزد زیاد خارج شود زیاد گفت: چیزی بدتر از گفته علی سراغ ندارم. دست‌ها و دو پایش را قطع کنید و او را به دار آویزان کنید. رشید گفت: یک چیز باقی مانده که علی(ع) به من آن را خبر داده است. زیاد گفت: زبانش را هم قطع کنید. رشید گفت: به خدا الان خبر امیرالمؤمنین(ع) تصدیق شد.

شیخ مفید پس از نقل این داستان می‌گوید: این حدیث را موافق و مخالف نقل کرده است و این جریان نزد همه مشهور است و یکی از معجزات و اخبار غیبی به شمار می‌آید. آری شنیدن این‌ها آسان است ولی باید دید رشید از چه استقامت و پایداری برخوردار بود که دو دست و دو پایش قطع می‌شود منتظر قطع زبانش می‌ماند تا گفته مولایش محقق شود. آری این است یک تربیت یافته علی(ع).

۲. عمار بن یاسر

یکی دیگر از تربیت یافتگان مکتب امیرالمؤمنین، صحابی بزرگ رسول خدا جناب عمار بن یاسر است که در خانواده‌ای تربیت شد که همگی به شهادت نائل آمدند. خودش و پدر و مادرش شهید راه دین و اسلام شدند. مادرش سمیه اولین شهید راه قرآن شد و زبان از چگونگی به شهادت رسیدنش شرم و حیا می‌کند. او پس از نبرد سنگین به شهادت رسید.

فرمایش رسول خدا به عمار درباره علی(ع)

خوارزمی حنفی در کتاب المناقب با سندی از علقمه و اسود نقل کرده که از ابو ایوب انصاری شنیدند که گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: ای عمار اگر دیدی علی راهی را انتخاب کرد و همه مردم راه دیگری را انتخاب کردند، همراه علی باش و مردم را رها کن. دو نکته مهم از این روایت قابل استفاده است.

۱.رسول خدا در این روایت ارائه طریق کردند و با اینکه خطاب به عمار است، ولی همه مردم مخاطب هستند که راه سعادت و خوشبختی در این است که راه علی(ع) انتخاب بشود و راه‌های دیگر کنار گذاشته بشود.

۲.حضرت با بیانشان اکثریت را بی‌اعتبار کردند. اینطور نیست که هر کجا اکثریت بود دلیل بر حقانیت آنها باشد. در کربلا اکثریت به جنگ امام حسین(ع) شتافتند. آیا می‌شود گفت که آنها برحق بودند؟! قرآن هم در این زمینه تعابیر متعددی دارد: «اکثرهم لا یعقلون» یا «اکثرهم لا یتفکرون» یا «اکثرهم لا یفهمون» یا «اکثرهم غافلون». این یعنی کشیدن خط بطلان بر اکثریت.

۳. اصبغ بن نباته

او نیز شخصیتی از تربیت‌یافتگان مولای متقیان امیر مومنان علی(ع) است. نضر بن مزاحم متوفای ۲۱۱ قمری در کتاب وقعه صفین از او به بزرگی و با تعبیر «و کان من ذخائر» یاد کرده است. این شخصیت کم نظیر و فرمانبردار و مطیع اوامر آن حضرت بود و از بصیرت و آگاهی بالای برخوردار بود.

مرحوم کشی با سندی از ابی جارود نقل کرده که به اصبغ گفت: مقام و منزلت این مرد (علی علیه السلام) نزد شما چگونه است؟ اصبغ در پاسخ گفت: نمی‌دانم چه می‌گویی فقط بدان شمشیرهای ما روی شانه‌هایمان قرار دارد هر کس را که حضرت اشاره کند او را به قتل می‌رسانیم. (بحارالانوار جلد ۴۲ صفحه ۱۵۰) این یعنی اطاعت مطلق و بدون قید و شرط از امام زمان خود. بی جهت نیست ابن ابی حاتم درباره او گفته: «فتن بحب علی بن ابی‌طالب» یعنی او غرق در محبت و دوستی علی(ع) شده بود. (المجروحین جلد ۱ صفحه ۱۷۴) او یکی از فرماندهان نظامی آن حضرت بود. (الطبقات الکبری جلد ۶ صفحه ۲۲۵)

۴. حارث بن عبدالله همدانی

ذهبی متوفی ۷۴۸ از وی به علامه و امام تعبیر کرده است. (سیر اعلام النبلاء جلد ۴ صفحه ۱۵۲) و در جای دیگر می‌گوید: واجبات خود را نزد امیرالمومنین(ع) آموخت. (تاریخ الاسلام صفحه ۹۰، الکاشف جلد ۱ صفحه ۱۴۹) هم ابی داوود و هم ترمذی و ابن ماجه و نسائی از او حدیث نقل کرده‌اند. به کتاب ما (رجال الشیعه فی الصحاح السته) صفحه ۸۷ مراجعه بشود.

۵. حجر بن عدی

او یکی از افراد سرشناس یاران امیرالمؤمنین(ع) بود و در جنگ صفین فرمانده آن حضرت بر قبیله کنده بود و در جنگ نهروان، مسئولیت جناح چپ لشکر وی را برعهده داشت. این صحابی بزرگ رسول خدا در راه دفاع از ولایت و امامت علی(ع) به دست معاویه به شهادت رسید.

تربیت یافتگان امیرالمؤمنین

إخبار رسول خدا در شهادت حجر بن عدی

معاویه روزی بر عایشه وارد شد. عایشه به او گفت: چه شد که اهالی عذرا را به قتل رساندی، حجر و یارانش؟ معاویه پاسخ داد: دیدم کشتن آنها به صلاح امت است و بودنشان مایه فساد است. عایشه به معاویه گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: عده‌ای در منطقه عذرا کشته خواهند شد که خدا و اهل آسمان برای آنها غضب خواهد کرد (بحار جلد ۱۸ صفحه ۱۲۴)

۶. حبة بن جوین عرنی

مرحوم شیخ او را در ردیف یاران امیرالمومنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) قرار داده است و مرحوم برقی وی را از اهل یمن قرار داده (قاموس الرجال جلد ۳ صفحه ۷۴، مستدرکات علم رجال الحدیث جلد ۲ صفحه ۲۹۰).

هم ابن حجر در تقریب التهذیب جلد ۱ صفحه ۳۸ و هم ذهبی در میزان الاعتدال جلد ۱ صفحه ۱۴۰ حبة را از غالیان در تشیع قرار داده‌اند. معمولاً رجالیون اهل سنت راویانی که روایات فضائل و مناقب اهل بیت را نقل کنند، به این اتهام متهم می‌کنند تا روایاتشان از درجه اعتبار ساقط شود. مشکل حبة این است که از امیرالمومنین(ع) این روایت را نقل کرده است: «نحن النجباء وافراطنا افراط الانبياء وحزبنا حزب الله والفئة الباغية حزب ابليس ومن سوّى بيننا وبين عدونا فليس منا»(امالی طوسی جلد ۱ صفحه ۲۷۶) یعنی «ما نجیبان (بزرگواران) هستیم و پیشتازان ما، پیشتازان پیامبران هستند؛ حزب ما حزب خدا است و گروه سرکش، حزب شیطان است؛ هر کس ما را با دشمنانمان برابر بداند، از ما نیست.» این قبیل روایات خط بطلان بر جنگ افروزان جنگ صفین کشیده و معاویه را محکوم می‌کند.

۷. عمرو بن الحمق خزاعی

او یکی دیگر از صحابه رسول خدا است که پس از رحلت آن حضرت کنار امیرالمومنین(ع) قرار گرفت و در جنگ جمل و صفین و نهروان همراه آن حضرت بود و هرگز از آن حضرت فاصله نگرفت و سرانجام به دست معاویه شربت شهادت نوشید و به خیل شهدا پیوست.

نامه امام حسین(ع) به معاویه

امام حسین(ع) در پاسخ به نامه معاویه نوشت: آیا تو قاتل عمرو بن الحمق، یار پیغمبر و آن عبد صالحی که عبادت جسمش را آب و رنگش را زرد کرده نیستی؟ تو همان کسی نیستی که ابتدا به او امان دادی که اگر این امان به کبوتری داده می‌شد از روی کوه پایین می‌آمد؛ سپس او را به قتل رساندی؟ (قاموس الرجال جلد ۸ صفحه ۸۷)

جنایت معاویه نسبت به همسر عمرو بن الحمق

احمد بن ابی طیفور متوفی ۲۸۰ از زهری نقل کرده که وقتی علی(ع) شهید شد، معاویه به دنبال شیعیان و پیروان آن حضرت بود. یکی از آن افراد عمرو بن الحمق بود که فرار کرد. معاویه نزد همسرش فرستاد و او را دستگیر کرد و در دمشق ۲ سال به زندان انداخت.

عبدالرحمان بن الحکم، عمرو را پیدا کرد و او را کشت و سرش را نزد معاویه فرستاد. معاویه سر بریده او را نزد همسرش به زندان فرستاد و به مامور گفت: سر را نزد او پرت کن و ببین عکس العمل او چگونه است. ساعتی گذشت، همسرش دست روی سرش گذاشت و گفت: او را مدتی طولانی تبعید کردید و الان سرش را به من هدیه می‌کنید خیلی خوش آمدی من هرگز تو را فراموش نخواهم کرد. ای فرستاده معاویه برگرد و به او بگو فرزندانت یتیم شوند. (بلاغات النساء صفحه ۵۹) آری سیاست وحشت و رعب از سوی بنی امیه امروز هم تجدید شده و با مردمان و غیرنظامیان و بی‌دفاعان کوچه و بازار با همین شیوه برخورد می‌شود.

انتهای پیام

منبع: ایکنا