شیطان پرستی در خرقه درویشی صوفیه

0

بازدیدها: 10

فرقه‌های صوفیه از دیرباز با استفاده از شیوه‌های متقلبانه و ابداع اذکار دروغین ، مریدان خود را فریب می‌دادند. روسای فرق تصوف با مشغول کردن مریدان، بر عمر تباه‌شده آنان در فرقه می‌افزودند.

به گزارش فاران نیوز،به نقل از کتاب کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه نوشته مرحوم شیخ ذبیح‌الله محلاتی، یک نمونه از ترفندهای ذهن شویی فرق تصوف درگذشته را به‌اختصار بیان خواهیم کرد.

این محقق و نویسنده نامدار تشیع در کتاب خود آورده است: حضرات صوفیه به اذکار اختراعیه قناعت نمی‌کنند، بدعتی دیگر به آن اضافه کرده‌اند و آن این است که چون أحمقی را به دام آرند، از او سؤال کنند: چند مرتبه علی بن ابی طالب علیهما السّلام را در خواب دیده‌ای؟ آن عوام ساده‌لوح گوید: خاک‌برسر من، کجا آن جناب را دیدم و کجا در خواب خدمتش رسیدم! پس مرشد گوید دل‌خوش دار که خدمت او خواهی رسید، از آن روز تابه‌حال چون راه را گم راه بودی و عمر خود را به خدمت علماء ظاهری به سر برده بودی، ازاین‌جهت از طریقت دورافتاده بودی، اکنون‌که اهل طریقت شدی به‌زودی به مقصود خود برسی؛ در آن‌وقت آن بیچاره فلک‌زده به گریه درآید و بگوید: جناب مرشد، مگر به برکت شما ما آدم بشویم. پس مرشد یک ذکری را که در هیچ کتاب دعایی نیست با خصوصیّاتی به آن تازه مرید تعلیم می‌دهد و به او می‌گوید: در حال ذکر، صورت مرشد را به نظر بیاورد، مانند کسی باید بوده باشی که چیزی گم‌کرده باشد، همی به اطراف خود متوجّه باش و با سرخود اشاره به‌طرف یمین و یسار خود بنما، و تا فلان عددِ مخصوص بگو _ “لا اله الّا أنا . چون آن تازه مرید به این ذکر اختراعی اشتغال پیدا می‌نماید، بت‌پرست می‌شود. پس “شیطان مُتِکوّن به نظر او بیاید در حالتی که عمّامه سبزی بر سر داشته باشد، می‌گوید من همان هستم که او را طلب می‌کردی! یعنی معاذالله امیرالمؤمنین هستم، شیطان که نمی‌تواند به‌صورت پیغمبر یا امام بشود، ولی این بیچاره که امام را ندیده و اوصاف او را نفهمیده، شخصی را می‌بیند که عمّامه سبزی بر سر دارد، شمشیری هم بر کمر می‌بندد می‌گوید: من امیرالمؤمنین هستم! این بیچاره هم قبول می‌کند! در آن‌وقت وجد و نشاطی برای او حاصل می‌شود و از شوق، گریه بسیاری می‌کند، بلکه آن شب را تا به صبح مشغول نماز شب می‌گردد، تا خدمت مرشد برسد و واقعه را عرض کند. مرشد نیز بگوید: این از اَسرار است جایی اظهار نکن؛ و بعد از مدّتی او را فرمان می‌دهد که دیگر تو از واصلین شدی و عبادت از تو ساقط گردید!!!

نویسنده در پایان این مطلب مریدان فرق تصوف را این‌گونه نصیحت می‌کند: این است خدعه و مکر این حضرات، الله الله که فریب این قلندران را نخورید و به ذکر و ریاضت آن‌ها مغرور نشوید، والله این قوم قلوبشان لذّت ایمان نچشیده و حلاوت طاعت ندیده، دل‌های ایشان از صفات رذیله گندیده، آنی خضوع وخشوع ندیده، بلکه ظلمت‌کده است که اصلاً نور اسلام در او نتابیده.

انتهای پیام

منبع: رهپویان هدایت