بازدیدها: 6
در آموزههای اسلام دو راه مهم برای شناخت فرقه های انحرافی از راه درست بیان شده است. رجوع به قرآن و سنت پیامبر (ص) از جمله راههای اصلی مقابله با انحراف است.
به گزارش فاران نیوز، انحراف در دین موضوع مهمی است که همواره در طول تاریخ وجود داشته و به ایمان انسانها آسیب زده است. فرقه های انحرافی حتی در زمان امامان معصوم (ع) نیز وجود داشتهاند. رجوع به قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (ص) از جمله راههای شناخت فرقه های انحرافی از راه درست است.
گروهها و فرقه های انحرافی همواره در طول تاریخ و حتی در زمان ائمه (ع) وجود داشتهاند. به همین خاطر لازم است که هوشیار بوده و آنها را بشناسیم.
در آموزههای اسلام دو راه مهم برای شناخت فرقه های انحرافی از راه درست بیان شده است. رجوع به قرآن و سنت پیامبر (ص) از جمله راههای اصلی مقابله با انحراف است.
احادیث مطرح شده باید به قرآن کریم عرضه شود و مخالف قرآن نباشد. راههای دینداری که مخالف قرآن کریم است اعتباری ندارد.
پیامبر اکرم (ص) فراوان مردم را به تمسک به سیرۀ اهلبیت (ع) فراخوانده است که مشهورترین آنها حدیث سفینه است و باید دانست که سیرۀ معصوم (ع) همان سیرۀ پیامبر اکرم (ص) است.
فرقه های انحرافی
خداوند متعال در میان انسانها افرادی را به عنوان الگو و اسوه قرار داده است. اما نکتهای که وجود دارد این است که در آموزههای دینی همانطور که به اطاعت –أَطِيعوا- سفارش شده است، گاهی نیز با تعبیر لَا تُطِع به اطاعت نکردن هم تأکید شده است. یعنی در قرآن کریم الگو قراردادن با دو جنبۀ کاملاً مجزا و متفاوت آن روبرو خواهیم بود: جنبۀ سلبی و جنبۀ ایجابی.
جنبۀ ایجابی آنکه معصومان (ع) را به طور مطلق، و غیرمعصومان را هم مشروط به رعایت اصولی میتوانیم الگو قرار دهیم. اما موارد سلبی در الگو قرار دادن، مقرون به شواهد بسیاری در آیات و روایات است. در قرآن میتوانیم به آیات زیر اشاره کنیم:
«وَلَا تُطِع کلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ * هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَميمٍ»[1]
از هر قسم خورندۀ فرومایهای فرمان مبر* [که] عیبجوست و به سخنچینی آمد و شد میکند.
«فَلَا تُطِعِ المُکذِّبينَ»[2]
از تکذیبکنندهها اطاعت نکن.
راههای شناخت فرقههای انحرافی
در آموزههای دینی برای شناخت فرقه های انحرافی راههایی وجود دارد:
1. رجوع به قرآن
این حدیث حضرت امام رضا (ع) خیلی تأملبرانگیز است که میفرماید:
لَا قَولَ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِيَّةٍ وَ لَا قَولَ وَ لَا عَمَلَ وَ لَا نِيَّةَ إِلَّا بِإصَابَةِ السُّنَّة[4]
هيچ گفتارى، جز با كردار ارزش ندارد و هيچ گفتار و كردارى، جز با نيّت و هيچ گفتار و كردار و نيّتى، جز با انطباق بر سنّت.
شناخت درست از نادرست و مدعیان حقیقی از غیرحقیقی، سرلوحۀ بحثهای اعتقادی بهویژه دربارۀ فرقه های انحرافی و نوپدید و صاحبان آنهاست. برای تشخیص افراد حقیقی از مدعیان دروغگو دو معیار در روایات ما ذکر شده است که هر دوی آنها را مرحوم کلینی در کتاب شریف الکافی ذکر کرده است. در آن کتاب بابی به این موضوع، یعنی سنجش روایات با قرآن اختصاص داده است.
البته تشخیص تباین با قرآن اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا کار چندان سادهای نیست؛ چون هر کسی توانِ تشخیصِ آن را ندارد. احادیث جعلی نقطۀ مقابل قرآن و در تعارض با آن هستند. برای مثال افرادی حتی در خودِ ایران نیز هستند که نماز نمیخوانند؛ فرقههایی نظیر علیاللهیها و شیطانپرستها.
شکی نیست که این کار خلاف قرآن است؛ زیرا قرآن میفرماید:
«قَد أَفلَحَ المُؤمِنُونَ * الَّذِينَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ»[5]
البته که مؤمنان رستگار شدند* همانان که در نمازشان فروتناند.
نیز کسانی را میتوان مثال زد که به رهبانیگری و ترک دنیا روی آوردهاند. این روش خلاف قرآن است. قرآن کریم رهبانیت را از ویژگیهای مسیحیان میداند. قرآن به جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و ازدواج بسیاری فعالیتهای جمعی و اجتماعی دیگر توصیه میکند.
یا این گفته که در اسلام مجرد بودن بر ازدواج کردن اولویت دارد، خلاف صریح قرآن است؛ زیرا در قرآن چنین آمده است:
«وَمِن آياتِهِ أَن خَلَقَ لَکم مِّن أَنفُسِکم أَزواجًا لِّتَسکنوا إِلَيها»[6]
و از آیات او آنکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید.
گفتنی است که اینگونه افراد برای پشتوانۀ خود گاهی حدیث هم جعل میکنند. ازاینروست که ائمه (ع) این معیار را برای احادیث خودشان نیز تعمیم دادند و بیان فرمودند که احادیث ایشان هم باید بر قرآن عرضه گردد و با آن سنجیده شود.
با این تفصیل دربارۀ وضع حدیث اگر کسی آمد و چنین روایتی نقل کرد:
خَيرُكُم مَن لَم يَتَزَوَّج بَعدی؛ بهترین شما کسی است که بعد از من ازدواج نکند. بیدرنگ درمییابیم که این حدیث مجعول است، زیرا مخالف آیاتی از قرآن است که به صراحت به ازدواج توصیه میکند. همچنین با دهها روایتی که از پیامبراکرم و ائمه (ع) در آن به ازدواج توصیه شده مخالف است.
2. رجوع به سنت پیامبراکرم (ص)
همانگونه که در حدیث پیشین خواندیم معیار دیگر برای شناخت فرقه های انحرافی، اصابة السُّنَّة، یعنی مطابقتِ آن با سنت پیامبراکرم (ص) است.
نکتهای مهم و کلیدی در اینجا باقی میماند و آن اینکه سنت پیامبر چگونه دریافت شود؟ آیات قرآن مشخص است، اما منبع و مرجعِ سنت پیامبر گرامی (ص) چیست؟ همین نمازی که میخوانیم مسلمانها هماکنون به دو شکل آن را میخوانند. سنت پیامبر (ص) کدام یک از این دو بوده است؟ حج، عمره، و بسیاری از فرایض دیگر نیز وضع مشابهی دارند. برای مثال آیا ازدواج موقت، سنت پیامبر (ص) بوده است یا خیر؟
مهم است که چه کسی سنت پیامبر (ص) را برای ما بیان کند. سنت پیامبر (ص) که عکس و فیلم و تصویر ندارد، بلکه ناقل و قائل دارد. کسانی با بیان عباراتی همچون «قَالَ رسولالله»، «عَمِلَ رسولالله» سنت پیامبر (ص) را برای دیگران بازگو میکنند.
ما شیعیان این امتیاز را دارا هستیم که معتقدیم سنت پیامبر از طریق اهلبیت (ع) به دست ما رسیده است. برای مثال درست است که نماز خواندن پیامبر را شاید بسیاری ندیدهاند یا به یاد ندارند و یا نقل نکردهاند، ولی طریقۀ نماز خواندن یازده امام نقل شده است. همۀ آن بزرگواران همینگونه که ما امروزه نماز میخوانیم نماز خواندند.
حمّاد بن عیسی میگوید: من خدمت امام صادق (ع) بودم. آقا فرمودند: من نماز میخوانم، تماشا کن. جزئیات نماز را هم گزارش کرده است، دستها تا کجا آمد، آنها را روی ران گذاشت، چشمها باز بود یا بسته؟ فاصلۀ پاها چقدر بود، قد در رکوع کشیده بود و جزئیاتِ دیگر نماز.[7]
امام رضا (ع) از مدینه به ایران آمد و در میانۀ سفر کسانی که همراه ایشان بودند نحوۀ نماز خواندن ایشان را گزارش کردهاند؛ مطالبی مانند اینکه کجا نافله خواند، و در کجا نماز جعفر طیار را خواند.
از اینرو افتخار ما شیعیان است که پیروان اهلبیت (ع) هستیم و از فرقه های انحرافی دوریم. ما شیعیان در پس سنت پیامبر (ص) دویست و پنجاه سال سیرۀ معصومان (ع) را داریم. گفتنی است که بخش عمدهای از آن را هم معصومان از رسولالله (ص) گزارش کردهاند. برای مثال امام صادق (ع) به شخصی گفت: «تشت بیاور». آن شخص تشت آورد و آقا وضو گرفت، و سپس فرمود: وضوی پیامبر اینگونه بود.
طبیعی است که این کار برای انسان بسیار لذتبخش است؛ زیرا از طرفی میراث مادی پیامبر هم نزد امام صادق (ع) است. هنگامی که میگوید: این عصای پیامبر است، این انگشتر پیامبر است، این شمشیر پیامبر است. این عمامۀ پیامبر است. مصحف حضرت زهرا (س) هم نزد ماست. کتاب جامعه و جفر نزد ماست. روشن است کسی که همۀ این میراث مادی پیامبر (ص) را در اختیار دارد، صلاحیت بیشتری برای نقل سیره و روشِ حقیقی رسول گرامی خدا (ص) را دارا هست. از چنین کسی با یقین میتوان سیرۀ آن جناب را برگرفت.
انتهای پیام
منبع: ایمانور