بازدیدها: 4
یک پژوهشگر و کارشناس فرق گفت: برای آسیبشناسی نوجوانانی که جذب فرقهها میشوند، ابتدا باید بررسی کنیم که دین را قبول دارند یا خیر؛ سپس با دو روش علمی و دینی با آنها گفتوگو کنیم.
به گزارش فاران نیوز، حجتالاسلام والمسلمین مهدی وزنه، پژوهشگر و کارشناس فرق با رویکرد عرفانها و معنویتهای نوپدید در نشست پاسخگویی برخط «آسیبهای معنویتهای نوپدید برای جوانان» که شامگاه دوم بهمنماه به همت دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: اگر بخواهیم نگاهی ماهوارهای به ادوار تاریخی غرب داشته باشیم، باید آنها را به دوران باستان، قرون وسطی، رنسانس و مدرن تقسیمبندی کنیم. در این میان، دوران رنسانس و کیفیت اتصال آن به عصر مدرن برای ما حائز اهمیت است.
وی افزود: بعضی از اتفاقات در این دوران موجب شد تا دین به محاق برود. در گام نخست به مرجعیت رسمی دینی اعتراض شد؛ برای مثال در سال ۱۵۱۷ میلادی، مارتین لوتر علیه کلیسای کاتولیک، نامهای منتشر کرد و اقداماتی انجام داد. در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی نیز مواجهه علم و دین به چشم میخورد.
این پژوهشگر و کارشناس فرق گفت: اگرچه علم در آن زمان به پیشرفتهایی رسیده بود؛ اما بهدلیل آنکه جرئت حذف دین را نداشت، هریک به کار خود ادامه دادند. در گام بعدی، تعارض علم و دین به وجود آمد و افرادی همچون کانت، دین را در حد اخلاقیات تقلیل دادند؛ از همین رو مسیحیت در برابر عقل مدرن قرار گرفت. در گام بعدی تعارض علم و دین، از آنجا که علم القاگر تجربه و دانش بود، دین را زاییده توهم دانستند. در این عصر، علم اسلحهای علیه دین شد.
وی تصریح کرد: در آستانه قرن بیستم، شاهد احتضار و حذف دین بودیم. هزاران روشنفکر غربی بیانیهای صادر و اعلام کردند هیچ خدایی مراقب ما نیست و بهشت و جهنم موهوم است. هایدگر این دوره را عصر ظلمت و انحطاط معنویت مینامد. مرگ معنویت، حذف خدا و فراموشی مابعدالطبیعه موجب اضطراب بشر غربی شد.
وزنه با اشاره به تمایل مجدد بشر برای بازگشت به سوی معنویت یادآور شد: پس از جنگ جهانی اول و دوم، انسان مدرن به سوی معنویت بازگشت؛ اما از آنجا که خدا و دین را افیون دانسته بود، تکالیف دینی را حذف کرد و دین را در حد اخلاقیات کاهش داد. در ادامه دنیای جدیدی شکل گرفت که به تولد انسان جدیدی منجر شد. این انسان جدید نیازمند دین جدید بود که از دل آن معنویت جدیدی هم به وجود آمد.
وی توضیح داد: اساساً انواعی از معنویت را که در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی شکل گرفت، میتوان در زمره معنویتهای جدید بهشمار آورد؛ برای مثال یوگا که در قالب ورزش شناخته شده است، بهمثابه معنویتی جدید مطرح میشود. چنین مواردی درصدد ایجاد جهانبینی جدیدی برای افراد هستند.
این پژوهشگر و کارشناس فرق با معرفی منابع مفید در زمینه آسیبشناسی معنویتهای نوظهور بیان کرد: دکتر بهزاد حمیدیه، یکی از فعالان حوزه معنویتهای جدید است که در کتاب خود به نام «معنویت در سبد مصرف» به آسیبهای معنویتهای نوظهور در حوزه دینداری اشاره دارد. از جمله این آسیبها میتوان از درمانگرانه و کالاییشدن دین (کسب درآمد و فروش نمادها و وسایل مورد نیاز برای زندگی معنوی) نام برد.
وی در خصوص شناسایی نوجوانانی که جذب فرقهها شدهاند، ادامه داد: گفتار و ادبیات نوجوان شامل کلماتی که بهکار میبرد، از جمله شبکه شعور کیهانی و یا سبک پوشش و مدل موی خاص میتواند نشانهای از گرایش او به معنویتهای نوظهور باشد. حجتالاسلام حمیدرضا مظاهری سیف در کتاب «معنویتهای نوظهور»، ۱۰ مدل برای تقسیمات معنویتها را مورد بحث قرار داده است. مراجعه به کتاب «درسنامه معنویتهای نوپدید» از دکتر بهزاد حمیدیه نیز در این راستا کمککننده است.
وزنه تأکید کرد: از آنجا که غربیها پیش از ما با معنویتهای نوظهور مواجهه داشتهاند، تقسیمات بهتری در این خصوص انجام دادهاند. پژوهشگران ما نیز درباره این مسئله کار کرده و برخی براساس تقسیمات جغرافیایی، معنویتهای نوظهور را به سه دسته غربی، شرقی و ایرانی تقسیم کردهاند.
وی یکی از علل شکلگیری معنویتهای نوظهور و ورود افراد به آنها را تقابل این تجربیات با دین و به عبارتی دیگر، اعتراض به دین دانست و گفت: برای آسیبشناسی نوجوانانی که جذب فرقهها میشوند، ابتدا باید بررسی کنیم که دین را قبول دارند یا خیر؛ سپس با دو روش علمی و دینی با آنها گفتوگو کنیم. باید بدانیم که راه سختی در این زمینه در پیش داریم.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام
منبع: ایکنا