مانکجی لیمجی هاتریا، جاسوس انگلیس (بخش سوم)

0

بازدیدها: 5

 

مانکجی لیمجی هوشنگ هاتریا، جاسوس انگلیس

 

جامعه زرشتی ایران سال هاست که خدمات مانکجی لیمجی هوشنگ هاتریا به خود را ارج نهاده و در جشن های  و اعیاد خود بازگو می کنند. با این وجود، به نظر می رسد که مانکجی لیمجی آن چنان هم از آن ها رضایت خاطر نداشت. مانکجی لیمجی که به ظاهر برای رسیدگی به اوضاع و احوال زرتشتیان، وارد ایران شده بود، از برخی جهات در تعامل با جامعه زرتشتی ایران دچار مشکل شد. از جمله این مشکلات می توان به بی توجهی زرتشتیان به امور تربیتی خویش اشاره نمود.

 

 

مانکجی لیمجی هوشنگ هاتریا و نارضایتی از زرتشتیان ایران

 

یکی از خدمات مانکجی لیمجی به جامعه زرتشتی، برداشتن قانون جزیه دادن از این قشر بود. وی در این راه تلاش فراوان نمود. ابتدا در نامه ای خطاب به پارسیان هند از اوضاع نابسامان زرتشتیان ایران نوشت و از آن ها طلب کمک کرد. آن ها نیز مبالغی را برای یاری رساندن به هم کیشان خود فراهم و به ایران ارسال کردند.

مانکجی لیمجی پس از آن تلاش نمود تا با برقراری ارتباط با بزرگان و درباریان و واسطه قرار دادن سفرای کشورهای دیگر بر ناصرالدین شاه قاجار فشار آورد و او را مجبور کند تا به برداشتن قانون جزیه و مالیات از اموال زرتشتیان رضایت دهد.

وی در نخستین اقدام خویش، توانست از طریق سفیر بریتانیا در ایران با ناصرالدین شاه ملاقات کند. ثمره این ملاقات این بود که شاه فرمان داد بخشی از مبلغ جزیه را کسر نمایند. حال آن که مانکجی لیمجی به این اندازه قانع نبود. از این رو، پارسیان هند در زمان مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا در سال 1290 هجری قمری، با وی ملاقات کردند و این بار خواستار حذف کامل قانون جزیه شدند. در این ملاقات نیز  سر هنری راولینسون و ایستویک که نمایندگی سفارت انگلستان در ایران را به عهده داشتند، آن ها را همراهی نمودند.

در این ملاقات، شاه به لغو قانون جزیه رضایت داد اما در عمل اتفاقی نیفتاد. از این رو پارسیان هند ضمن ارسال نامه به ایران و درخواست مجدد از ناصرالدین شاه قاجار، بار دیگر دست به دامن انگلیس شدند. از این رو مستر رونالد تامسون، سفیر انگلیس در ایران با همکاری مانکجی، تمام توان خود را در این راه به کار گرفتند و در نهایت نیز موفق شدند.

 

با این وجود، اگر چه مانکجی لیمجی هاتریا از اوضاع و احوال زرشتیان ایران ناراضی است و شکایت آن را نزد ناصرالدین شاه می برد و مسلمان ها را به عنوان عامل آن معرفی می کند، اما در حقیقت، خود وی به نکات قابل توجهی در این خصوص اشاره دارد.

در «خطابات مانکجی»، صفحه 82 می آید که از جامعه زرتشتی این گونه انتقاد می کند:

آن چنان سنگ دل و چشم تنگ هستند که نمی خواهند ده کس از آن ها فراهم آمده و یک نان به بینوا و به هم کیشان خود دستگیری و یاری نمایند. … و در هر کاری سستی و تنبلی را پیشه خود ساخته و مایه پیشرفت کار خود می دانند“. (1)

 

بر این اساس، مانکجی لیمجی هاتریا، خود زرشتیان را عامل اصلی مشکلات آن ها می داند و خطاب به موبدان و به دینان می گوید:

تا دل خودشان را از غل و غش پاک نسازند و در کارهای نیکو کوشش ننمایند و دستگیری بینوایان ننمایند، هرگز روز نیکبختی خود و فرزندان خود را نخواهند دید“. (2)

 

بنابراین، در نگاه مانکجی، دلیل اصلی مشکلات زرتشتیان، نه زندگی آن ها در جامعه مسلمان زمان قاجار، بلکه عدم اتحاد و دستگیری آن ها از یکدیگر است. از این رو، تفرقه و عدم دلسوزی آن ها نسبت به هم را این گونه به تصویر می کشد:

اگر فی المثل وبا بیاید و در همسایگی، کسی بمیرد، گویند وبا برای او بود و دخلی به ما ندارد. و حال آن که حوادث اتفاقیه از برای به دینان که در ایرانند، مثل سیل است که اگر چه دور به نظر آید، ولی به اندک فرصت در رسد و فراز و نشیب را فرو گیرد...”. (3)

همچنین در جای دیگر می گوید:

در کارهای ملتی ابداً نمی آیند. بلی، هر وقت آن ها را برای کارهایی بطلبیم می آیند و هر چه بگوییم، قبول و تصدیق می کنند، ولی از در خانه که بیرون رفتند، فوراً هر کدام کاری برای خود پیدا می کنند و می روند. آن همه تصدیق در کنج فراموشی نیست و نابود می شود“. (4)

 

ادامه دارد…

 

 

موضوعات مرتبط:

مانکجی لیمجی هاتریا، جاسوس انگلیس (بخش اول)

مانکجی لیمجی هاتریا، جاسوس انگلیس (بخش دوم)

شرک در آیین زرتشت

مانکجی لیمجی زرتشتی، مروج فرقه بهائیت

 

پی نوشت ها:

1) نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج. (1389)، مانکجی لیمجی و جامعه زرتشتیان ایران در عصر قاجار، فصل نامه علمی پژوهشی تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، سال اول، شماره اول، ص 129-160.

2) همان.

3) امینی، تورج (1380)، اسنادی از زرتشتیان معاصر ایران، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، پژوهشکده اسناد، ص 18.

4) همان.

 

منابع:

  • نائبیان، ج.، علی پور سیلاب، ج. (1389)، مانکجی لیمجی و جامعه زرتشتیان ایران در عصر قاجار، فصل نامه علمی پژوهشی تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، سال اول، شماره اول، ص 129-160
  • بویس، م. (1364)، مانکجی لیمجی هاتریا در ایران، هاشم، ر. (مترجم)، چیستا، شماره بیست و ششم
  • کینزر، ا. (1382)، همه آدم های شاه، شیخ جوادی، م. (مترجم)، نشر پیکان، تهران، 100-140
  • مجد، م. (1386)، قحطی بزرگ، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، کریمی، م. (مترجم)، تهران، دیجیتالی، فصل پنجم
  • هاشمیان، ه. (1389)، استفتائات مانکجی از آیت‌الله شیخ ‌مرتضی ‌انصاری، پیام بهارستان، سمال دوم، شماره هفتم، ص 465-482
  • Piri, M. (2011), Role of Iranian in the formation of political relations between Iran and Britain during the period of Fath Ali Shah Qajar, Journal of Subcontinent Research, Vol. 3, No. 7, PP. 117-136
نویسنده: زهرا کامکار