قهر و نارضایتی حضرت فاطمه سلام الله علیها از نظر ابن تیمیه
بازدیدها: 93
ابن تیمیه در کتاب منهاح السنه، در مورد قهر و نارضایتی حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها، ادعا می کند؛ آن دسته از روایاتی که از رسول خدا درباره آزار و اذیت حضرت فاطمه سلام الله علیها نقل شده است، نسـبت دروغ به پیامبر صلی الله علیه وآله است. او می گوید: «هر کس که خدا و رسول از او راضی است ضرري ندارد که خلق نسبت به او غضبناك شود، هر کس که میخواهد باشد».[۱]
نارضایتی و قهر فاطمه زهرا سلام الله علیها در منابع اهل سنت
موضوع قهر و نارضایتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با ابوبکر، در منابع اهل سنت به صراحت مطرح شده است.
بخـاري، مسـلم و ابن حبـان از عـایشه چنین نقل می کنند: «فاطمه علیها السـلام در موضوع اختلاف در ارث رسول خدا صـلی االله علیه وآله بر ابوبکر غضب کرد و از او کناره گرفت و تا هنگام وفاتش با اوسـخن نگفت. و بعد از پیامبر صلی االله علیه و آله شش ماه زنـدگی کرد. وچون وفـات یـافت همسرش شـبانه او را دفن نمود. و هرگز ابوبکر را خبر نکرد و خود بر جنـازه حضـرت نمـاز گزارد».[۲]
اگر چه برخی در مقام دفاع از این تیمیه سعی در انکار فضایل آن حضرت و تضعیف احادیث برآمده اند اما حـدیث: «یا فاطمه! ان الله یغضب لغضـبک و یرضـی لرضاك» در بسیاری از منابع اهل سنت با تعابیر متفاوت بیان شده است؛ به عنوان نمومه:
- ابن ابی عاصم[۳]
- حاکم نیشابوري[۴]
- ابوالقاسم طبرانی[۵]
- دولابی[۶]
- ابن عساکر دمشقی[۷]
- محب الدین طبري[۸]
- ابن حجر هیثمی[۹]
- ابن اثیر[۱۰]
- بیهقی[۱۱]
صراحت تاریخی
قهر حضرت زهرا سلام الله علیها با ابوبکر، یکی از مشهورترین وقایع بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله است. این اتفاق علی رغم توصیه پیامبر صلی الله علیه وآله به اینکه، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را پاره تن خود نامیدند صورت گرفته است. رسول گرامی اسلام، با تعابیر مختلف، آزار و اذیت ایشان را آزار و اذیت خود می خواند؛ می فرمایند: «فاطمه بضعه مّنی فمن أغضبها فقد اغضبنی»؛ «فاطمه پاره تن من است پس هرکس او را به غضب درآورد به طورحتم مرا به غضب درآورده است».[۱۲] غضب و ناخشنودی حضرت زهرا سلام الله علیها از ابوبکر، در منابع روایی شیعه و اهل سنت با مضامین گوناگون بیان شده است؛ با این وجود وهابیان سلفی به پیروی از ابن تیمیه سعی در انکار آن دارند.
پی نوشت:
[۱]. منهاج السنه، ج ۴، ص ۲۴۸ و ۲۴۹
[۲]. صحیح بخاري، ج۴، ص ۱۵۴۹؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۸۰؛ صحیح ابن حبان، ج۱۱، ص۱۵۳
[۳]. الاحاد و المثانی،ج۵، ص۳۶۳
[۴]. المستدرك علی الصحیحین، ج۳، ص ۱۶۷
[۵]. المعجم الکبیر، ج۱، ص ۱۰۸ و ج۲۲، ص ۴۰۱
[۶]. الذریه الطاهره، ج۱، ص ۱۲۰
[۷]. تاریخ دمشق، ج۳، ص ۱۵۶
[۸]. ذخائر العقبی، ج۱، ص ۳۹
[۹]. مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۲۰۳
[۱۰]. الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۲۶
[۱۱]. بیهقی، سنن الکبری، ج ۶، ص ۳۰۰
[۱۲]. صحیح بخاری، ج ۴، ص۲۱۰
منبع: سلفی گری و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی