علی محمد شیرازی کیست؟ (بخش دوم)

0

بازدیدها: 7

علی محمد شیرازی کیست؟ (بخش دوم)

 

علی محمد شیرازی همان کسی است که ادعاهای او در طول شش سال زمینه ساز ایجاد انحرافاتی عظیم در رابطه با مسئله مهدویت شد. در بخش اول از مقاله «علی محمد شیرازی کیست؟» بخشی از زندگی این فرد به عنوان مؤسس فرقه بابیت مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش نیز تلاش می شود ماجرای شورش پیروان باب و در نهایت چگونگی مرگ وی بیان گردد.

 

 

شورش پیروان علی محمد شیرازی

 

پس از مرگ محمد شاه قاجار در سال 1264 هجری قمری، درباریان و شاهزادگان بر سر جانشینی وی به منازعه پرداختند. از این رو، اوضاع کشور دچار نابسامانی و آشوب شد. همین مسئله سبب شد که پیروان علی محمد شیرازی که پیش از این به دلیل دستورات قبلی او آمادگی برپایی آشوب را داشتند، فرصت را مغتنم بشمارند و دست به شورش زنند. این شورش ها در سه نقطه ایران، به سه جنگ خونین داخلی تبدیل شد.

 

  • اولین جنگ در آغازین روزهای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و در قلعه شیخ طبرسی مازندران به وقوع پیوست. رهبری این نبرد خونین در ابتدا با ملا حسین بشرویی و پس از کشته شدن وی با میرزا محمدعلی بارفروشی بود. در نهایت نیز در سال 1265 هجری قمری با شکست پیروان باب خاتمه یافت.

 

  • دومین درگیری بین پیروان علی محمد شیرازی و حکومت قاجار در سال 1266 هجری قمری و در شهر نیریز رخ داد. این آشوب هم با کشته شدن سید یحیی دارابی به عنوان رهبر شورش به پایان رسید.

 

 

  • سومین نبرد خونین هم در زنجان و به سرکردگی ملا محمدعلی زنجانی رقم خورد و در سال 1267 هجری قمری با کشته شدن وی پایان پذیرفت.

 

این آشوب ها خسارات فراوانی به همراه داشت. در این میان، هزاران نفر نیز جان خود را از دست دادند. همین امر سبب شد، حکومت قاجار بیش از آن قادر به چشم پوشی از جنایات باب و پیروانش نباشد و حکم اعدام وی و یک تن از یارانش را صادر کند.

 

 

اعدام باب

 

علی محمد شیرازی که در ابتدا ادعای ذکریت و سپس بابیت، مهدویت و نبوت کرده بود، توسط  حکومت قاجار، تبعید می شود. در همین تبعید به چهریق (1) بود که در آخرین نوشته اش به نام لوح هیکل (2)، ادعای الوهیت نیز می کند. اما تبعید سبب می شد که ادعاهای جدید او کمتر به گوش پیروان برسد. چه بسا اگر امثال چنین ادعایی به گوش پیروان وی می رسید، دست از حمایت او بر می داشتند و با ایجاد آشوب های متعدد، سبب جان باختن هزاران نفر نمی شدند.

 

به هر ترتیب، این شورش ها موجب شد که امیرکبیر جواز شرعی اعدام باب را از برخی علمای شیعه دریافت کند.

27 شعبان سال 1264 هجری قمری به عنوان روز اجرای حکم علی محمد شیرازی تعیین شد. سربازان برای اجرای حکم، علی محمد و همراهش را با طناب بستند و در مقابل دیواری، آن ها را تیرباران کردند. از آن جا که تفنگ های آن زمان دود زیادی داشت، پس از اجرای تیرباران و فرو نشستن دود، حاضران در صحنه حکم، جسد میرزا علی محمد زنوزی، یار و پیرو باب را که همراه او اعدام شد، یافتند، اما اثری از جسد علی محد شیرازی نبود. همین مسئله سبب شد که سربازان و مأموران حکومتی تصور کنند که شاید ادعای مهدویت باب، حقیقت داشته و تیرباران او امری اشتباه بود.

 

اما زمانی که علی محمد را در اصطبل ارگ تبریز یافتند، متوجه شدند، طناب وی بر اثر شلیک گلوله پاره شده و او نیز گریخته بود. در این زمان کنسول روسیه از حکومت قاجار تقاضای عفو باب را می کند. اما این تقاضا مورد قبول دربار قرار نمی گیرد. در نتیجه بار دیگر حکم اجرا می شود و پس از آن نیز جسد وی را به خندقی در بیرون شهر تبریز می اندازند تا خوراک درندگان شود.

 

البته بهائیان بر این باورند که سلیمان خان افشار، جسد باب را از خندق در آورده و به تهران منتقل کرد. پس از آن نیز، بعد از 60 سال، این جسد را به حیفا در فلسطین اشغالی منتقل نمودند.

 

 

موضوعات مرتبط:

علی محمد شیرازی کیست؟ (بخش اول)

 

 

پی نوشت ها:

1) روستای چهریق از توابع شهرستان سلماس در استان آذربایجان غربی است.

2) ادعای الوهیت علی محمد شیرازی در صفحه پنج از لوح هیکل بیان می شود.

 

 

 

 

منابع:
  • علامه مصطفوی، ح. (1386)، محاکمه و بررسی در تاریخ و عقائد و احکام باب و بهاء، ج 1، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، تهران، لندن، قاهره، ص 31-35
  • غفاری هشجین، ز.، کشاورز شکری، ع.، اکار، ح. (1390)، چرایی فرقه بودن بهائیت، معرفت ادیان، سال دوم، شماره دوم، ص 43-64
  • خسروپناه، ع. (1388)، سیر انتقادی در تاریخ و باورهای بهائیت، کتاب نقد، سال یازدهم، شماره پنجاه و دو و پنجاه و سه، ص 13-60
  • رضائیان فیروز آبادی، م. (1386)، فرهنگ پویا، شماره هفتم، ص 1-5
  • بارسقیان، س. (1386)، ناصرالدین شاه و فرقه بابیت: از مباحثه تا سرکوب، شهروند، شماره بیستم
  • همایون، ع. (1397)، نقش امیرکبیر در سرکوب شورش بابیان و اعدام باب، گنجینه معارف

 

نویسنده: زهرا کامکار