معاد و قیامت در بهائیت (بخش دوم)

0

بازدیدها: 13

 

معاد و قیامت در بهائیت

 

سید علی محمد شیرازی (1) و به تبع وی، میرزا حسینعلی نوری (2) منظور از قیامت در بهائیت را، قیام یک نفر برای اصلاح جامعه می دانند. به همین دلیل نیز، قیامت را در دو نوع کبری و صغری در نظر می گیرند و مقصود از قیامت کبری را اتمام دین سابق و آغاز شریعت و دینی جدید بیان می کنند.

 

 

معاد و قیامت در کلام بزرگان بهائیت

 

قیامت در نگاه بهائیت به مسئله معاد، زمان ظهور دیانت و شریعت جدید است. یعنی با آمدن یک دین، برای پیروان دین قبلی قیامت رخ می دهد. بر این اساس، قیامت دین مسیح (ع)، دین اسلام بود و قیامت دین اسلام، فرقه بابیت است و در نهایت، قیامت فرقه بابیت، فرقه بهائیت می باشد.

 

علی محمد شیرازی در تعریف معنای قیامت می نویسد:

مراد از یوم قیامت، یوم ظهور شجره حقیقت است و مشاهده نمی شود که احدی از شیعه، یوم قیامت را فهمیده باشد. بلکه همه موهوماً امری را توهم نموده که عندالله حقیقت ندارد و آن چه عندالله و منه، عرف اهل حقیقت مقصود از یوم قیامت است، این است که وقت ظهور شجره حقیقت در هر زمان به هر اسم الی حین غروب آن یوم قیامت است. مثلاً از یوم بعثت عیسی تا یوم عروج آن، قیامت موسی بوده که ظهورالله در آن زمان ظاهر بود به ظهور آن حقیقت که جزا داد هر کس که مؤمن به موسی بود. …و از حین ظهور شجره بیان (علی محمد باب)، الی ما یغرب قیامت رسول الله هست که در قرآن خداوند وعده فرموده بود که اول آن بعد از دو ساعت و یازده دقیقه از شب پنجم جمادی الاول سنه 1260 اول یوم قیامت قرآن بود“. (3)

 

 

میرزا حسینعلی نوری در تأیید سخن علی محمد باب می نویسد:

و مقصود از موت و حيات که در کتب مذکور است، موت و حيات ايمانی است. …«و نُفخَ في الصُّورِ ذَلِکَ يَومُ الوَعيدِ و جَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سَائقٌ و شَهِيدٌ» که معنی ظاهر آن اين است: دميده شد در صور و آن است يوم وعيد که به نظرها بسيار بعيد بود.  آمد هر نفسی برای حساب و با اوست راننده و گواه. …مقصود از صور، صور محمدی است که بر همه  ممکنات دميده شد و قيامت، قيام آن حضرت بود بر امر الهی. و غافلين که در قبور اجساد مرده بودند، همه را به خلعت جديده  ايمانيه مخلع فرمود و به حيات تازه ي بديعه زنده نمود. …خلاصه معنی آن  که: هر عبادی که از روح و نفخه  مظاهر قدسه در هر ظهور متولد و زنده شدند، بر آن ها حکم حيات و بعث و ورود در جنت محبت الهيه می شود و من دون آن، حکم غير آن که موت و غفلت و ورود در نار کفر و غضب الهی است، می شود. و در جميع کتب و الواح و صحائف، مردمی که از جام های لطيف معارف نچشيده‏ اند و به فيض روح القدس، وقت قلوب ايشان فائز نشده، بر آن ها حکم موت و نار و عدم بصر و قلب و سمع شده. …  هرگز در هيچ عهد و عصر، جز حيات و بعث و حشر حقيقی مقصود انبياء و اولياء نبوده و نيست. و اگر قدری تعقل شود، در همين بيان آن حضرت، کشف جميع امور می شود که مقصود از لحد و قبر و صراط و جنّت و نار چه بود. و ليکن چه چاره که جميع ناس در لحد نفس محجوب و در قبر هوی مدفون  اند”. (4)

 

از این رو، نوری، اعتقاد به قیامت، آن گونه که در اسلام وجود دارد را توهم می داند و می نویسد:

قدری تفکر نما که چقدر توهمات در بین ملأ فرقان بود از ظهور قائم، و ظهور قیامت و ظهور ساعت، بعد از ظهور نقطه اولی (علی محمد باب) روح ما سواه فداه، معلوم شد که جمیع خاطی بودند و به قطره از بحر علم مشروب نه“. (5)

 

ادامه دارد…

 

موضوعات مرتبط:

معاد و قیامت در بهائیت (بخش دوم)

معاد و قیامت در بهائیت (بخش سوم)

بهائیت و ادعای لزوم زمان مند بودن دین (بخش اول)

معاد و قیامت در بهائیت (بخش چهارم)

معاد و قیامت در بهائیت (بخش پنجم)

بهائیت و ادعای لزوم زمان مند بودن دین (بخش دوم)

معاد و قیامت در بهائیت (بخش ششم)

بهائیت و ادعای لزوم زمان مند بودن دین (بخش سوم)

معاد و قیامت در بهائیت (بخش هفتم)

معاد و قیامت در بهائیت (بخش هشتم)

 

 

پی نوشت ها:

1) سید علی محمد شیرازی ملقب به «باب»، بنیان گذار فرقه بابیت است.

2) میرزا حسینعلی نوری، ملقب به «بهاء»، جانشین علی محمد باب و پایه گذار فرقه بابیت است.

3) محمدی اشتهاردی، م. (1383)، بابی گری و بهائی گری، انتشارات گلستان ادب، چاپ دوم، ص 190-192.

4) نوری، حسینعلی، ایقان، ص 74-79.

5) نوری، حسینعلی (1286)، بدیع، خطی، ص 238.

 

منابع:
  • منطقی، ا. (1387)، بهائی گری؛ اصول و مبانی اعتقادی، معرفت، شماره یکصد و سی و سوم
  • فلاحتی، ح. (1389)، تحلیل عقاید شیخیه در بسترسازی بابیت و بهائیت، سال اول، شماره دوم، ص 159-178
  • غفاری هشجین، ز.، کشاورز شکری، ع.، اکار، ح. (1390)، چرایی فرقه بودن بهائیت، معرفت ادیان، سال دوم، شماره دوم، ص 43-64
  • رهنمایی، ح. (1393)، نقدی بر مهم ترین مستمسکات بهاییان در ایراد شبهات کلامی درباره ختم نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، سال پنجم، شماره دوم، پیاپی 13، ص 49-66

 

نویسنده: زهرا کامکار